علل ظهور امام زمان (عجّل الله فرجه) در قرآن و روایات
مولف منصوره وطنی
مشخصات نشر: قم - باقیات، ۱۳۸۸
فهرست
پیشگفتار..................۷
تقدیم به پیشگاه مقدّس:..................۷
مقدمه:..................۸
مفهوم شناسی انتظار:..................۱۰
علل عدم وقوع ظهور:..................۱۱
علل ظهور:..................۱۱
اختلاف در اجرای دین الهی:..................۱۴
شروع امام كشی:..................۱۵
وصیت نامه شهید محمّد هادی ایران محبوب:..................۱۷
زمینه سازی ظهور امری همگانی یا فردی واجب یا مستحب:..................۱۷
متولّی زمینه سازی ظهور:..................۱۸
ظهور صغری:..................۲۰
وصیت نامه شهید حمیدرضا قناعت پیشه:..................۲۲
حكومت صالحان و ایجاد عدالت جهانی در قرآن و روایات:..................۲۳
قطعیت حكومت معصوم در قرآن در زمین قبل از قیامت:..................۲۳
سوره والعصر و حكومت جهانی معصوم:..................۲۳
وراثت زمین برای صالحان:..................۲۴
وراثت زمین برای متقین:..................۲۴
راز شب قدر:..................۲۷
محلّ نزول أمر و علّت آن:..................۳۰
روح كیست؟..................۳۰
تجلّی گاه ولایت:..................۳۱
مؤمنین محلّ دریافت فیوضات الهی:..................۳۲
پرورش و تكامل بشر:..................۳۳
تجلّی كوثر در ولایت:..................۳۴
امكان تغییر سرنوشت غیر حتمی در هر سال:..................۳۵
رابطه شب قدر با تكامل عقول و علوم بشر:..................۳۶
رابطه شب قدر با شهادت یگانه مظهر عدالت:..................۳۷
وصیت نامه شهید علی محمّدی اسدی:..................۳۹
رابطه شهادت مولای متّقیان با فزت و ربّ الكعبة:..................۳۹
ویژگی های حكومت عدل از زبان شهید عدالت:..................۴۵
قاطعیت و ضرورت اجرای عدالت در تمام شئون جامعه:..................۴۵
ضرورت حكومت:..................۴۷
حقوق متقابل رهبری و مردم از دیدگاه اوّلین رهبر مسلمانان:..................۴۸
دستور رهبر مسلمانان در اجرای عدالت و تأمین امنیت جامعه:..................۴۹
گزینش افراد:..................۵۰
قوه قضائیه و ویژگی قضات:..................۵۱
بررسی قضاوت قضات توسّط حاكم اسلامی:..................۵۲.
چگونگی بررسی و مجازات كارگزاران دولتی در نظام اسلامی:..................۵۲
مالیات در حكومت عدل علی (علیه السلام) عامل قوام حكومت و مردم:..................۵۴
وضعیت بازار در حكومت اسلامی و نهی از درآمد نامشروع و ظلم به خریدار:..................۵۵
برخورد حاكم اسلامی با مردم در رسیدگی به امور مردم:..................۵۶
عدالت حتّی با دشمن در سیره علی (علیه السلام):..................۵۸
او هم مظهر عدالت و عین عدالت است كه بر فرماندارش نهیب می زند:..................۵۹
معرفت امام وجوب اطاعت از امام هر زمان:..................۶۲
ما چه خواستیم و چه می خواهیم؟!..................۶۴
وصیت نامه شهید محمّد دهقان:..................۶۵
«معنی معرفت امام»:..................۶۶
توقیع حضرت صاحب الامر (علیه السلام) در معرفت امام:..................۶۸
برخی ویژگی های حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) و یاران اش:..................۷۰
وضعیت پس از ظهور در روایات:..................۷۵
موانع ظهور حجّت خدا:..................۷۶
او برای چه می آید؟..................۷۶
وفاداری و ولایت مداری و عشق و غیرت عباس را چقدر در خود ایجاد كردیم؟..................۸۲
با حسین زمان خود چه كرده ایم؟..................۸۳
با خون حسین چه كرده ایم؟..................۸۶
وصیت نامه شهید سید علی اصغر اخلاقی:..................۸۹
موانع ظهور در روایات:..................۸۹
بدعتها و بدعت گذاران در دین:..................۸۹
هدیه به گل زهرا سلام الله علیه:..................۹۸
آثار مؤلّف..................۱۰۶
نمایش تصویر بسم الله الرّحمن الرّحیم هذا مِنْ فَضْل رَبی «آگاه باشید، مَثَل آل محمّد (صلی الله علیه و آله) چونان ستارگان آسمان است، اگرستاره ای غروب كند ستاره دیگری طلوع خواهد كرد. گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شمابه آنچه آرزو دارید رسیده اید.» نهج البلاغه، خطبه ۱۰۰.
تقدیم به پیشگاه مقدّس:
مولود كعبه و شهید عدالت در محراب عبادت حضرت علی (علیه السلام)
همسر امامت، مادر ولایت، مظلومه عالم حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
هدیه تولّد به محضر حجّت خدا، منتقم كربلا، محیی عدالت و دین، حضرت بقیة الله الاعظم صاحب الزمان (عجّل الله فرجه)
هدیه به یاران واقعی و زمینه سازان ظهور مهدی زهرا (علیها السلام)
↑صفحه ۷↑
پیراستن دین از انواع خرافات و انحرافات و تحریفات، وظیفه تك تك مسلمانان، در حفظ و امانت داری از آخرین دین خداست. هر مسلمانی در حدّ توان مكلّف بر تلاش در ارائه و تبلیغ و عمل به دین اسلام، همانگونه كه در قرآن و عترت آمده است، می باشد، هر گونه تسامح و اعانت به ادامه انحرافات و تحریفات دینی، در روز بازپسین بازخواستی سخت و سنگین دارد. یكی از موضوعاتی كه از سوی دوست و دشمن و دانسته و ندانسته دچار انحراف و تحریف شده و می شود، مسئله مهدویت و ظهور حجّت خدا در زمین است. این انحرافات از دو سو، دشمن آگاه و دوست نادان وارد شده و شناسایی حقّ از باطل را بر مردم مشكل نموده است. كثرت انحرافات فكری و مدّعیان دروغین و سكوت اكثر مسلمانان در استمرار و استقرار ادّعاهای بی اساس، و تحریفات محتوایی و تلاش بر انحراف در مسیر ظهور حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه)، و سوء استفاده از احساسات و ناآگاهی مردم، حقیر را كه طلبه ای كوچك در خدمت دین بوده، بر آن داشت به دور از هیاهو و كنكاش و تبیین موضوع، به عنوان وظیفه شرعی و واجب عینی در اوضاع موجود، تلاشی علمی را برخود و سایرین آغاز نمایم. امید است كه عاشقان واقعی و راستین حضرت و
↑صفحه ۸↑
آنان كه در مسیر زمینه سازی ظهور ولی خدا، در برابر همه ناملایمات و تهاجمات به تنهایی سینه سپرده نموده، و ظهور حضرت را با رفع موانع ظهور نزدیك می گردانند، از منظری نو، به موضوع نگریسته، و تلاش های خالصانه خود را پی ریزی نمایند. سخن راندن از زمینه سازی و رفع موانع ظهور، بسیار آسان است و همگان استقبال می كنند، تا بگوییم و بشنویم و باز بگوییم و بشنویم!، امّا به پاخاستن برای زمینه سازی ظهور و حمایت از عدل با رفع زمینه های ظلم در جامعه، آنچه می طلبد جان و آبرو و زندگی بر كف نهادن و در تاریكی شب، به تنهایی، راه یافتن و راه نشان دادن است، كه اوّلی خواستاران زیاد، و پست و مقام و شهرت به دنبال دارد، و دوّمی مرهم نهادن به دل فاطمه زهرا و مهدی زهرا در كوچه پس كوچه های تنهایی، چون به او نیز می گویند دینی جدید آورده است، هم چنانكه به ولی خدا خواهند گفت. كسانی كه می خواهند و آماده رشادت و شهادت روحانی در یاری حجّت خدا هستند، با پیمانی محكم، یاری حضرت را خواهند یافت. آنانكه در پی دیدن خورشید عالم تاب هستند، نمی دانند چشم سر، یارای دیدن خورشید را ندارد، ولی با یاری وی، با چشم دل هر لحظه، حضور وی را خواهند یافت. بنده از شدّت بی زاد و توشه و تهی دستی، جرأت نگاه به چشم حضرت را ندارم، لذا دنبال چیزی هستم تا در صبح ظهور با سرفرازی تقدیم نمایم.
انشاءالله ۶/ ۵/ ۸۶
مصادف با میلاد حضرت علی (علیه السلام)
منصوره وطنی
↑صفحه ۹↑
مفهوم شناسی انتظار:
انتظار، رفتار و اعتقادی است برای امری با امكان قطعی وقوع. فرد منتظر، از كمّ و كیف موضوع انتظار، آگاه بوده و مقدّمات لازم را برای رویایی با مقصد انتظار انجام می دهد.
این رفتار همواره در زندگی تمام انسانی ها به كرّات تكرار می شود.
اگر انتظار برای امری خوشایند و پرثمر باشد، تمام لحظات انتظار لذّتی زاید الوصف به همراه داشته و اگر انتظار حادثه تلخی، لازم گردد، تمام لحظات تا وقوع حادثه، توأم با زجر و التهاب درونی خواهد بود.
موضوع انتظار هر قدر ارزشمند و نیازمند تمهیدات، و شرایط جهت وقوع موضوع، و اتمام انتظار باشد، دست یافتن به موضوع انتظار مشروط به وقوع تمهیدات و شرایط تحقّق موضوع خواهد بود.
لذا برای پایان دادن به انتظار، شناسایی شرایط تحقّق موضوع، و چگونگی وقوع شرایط و پیش نیازها ضروری می گردد.
↑صفحه ۱۰↑
علل عدم وقوع ظهور:
تاكنون، همواره صحبت از علل غیبت شده، و با بیان مصادیقی اندك و جزئی، مسئله انتظار فرج به آنها محدود گردیده است. با این وجود، ظهور واقع نشده و مشخص شده است كه شرایط وقوع را درست شناسایی نكرده و به پیش نیازهای ظهور، وقوف كامل نداریم، امّا، به جهت ایجاد حركت و تلاش خستگی ناپذیر و رهایی از امور مادی و رفاه و دنیاطلبی با تدقیق و تأمّل در علل واقعی ظهور، ناخواسته و خواسته شناسایی علل ظهور منجی عالم بشریت، همواره مسكوت گذاشته شده است، چون وظایفی بر فرد مطّلع ایجاد می كند، و در صورت عدم انجام وظایف، عملا در زمینه سازی و وقوع ظهور شریك می گردد. آسان ترین راه، تجاهل و تغافل است، تا از عذاب وجدان فطری نیز در امان باشیم. عموم مردم، همین راه را برگزیده، منتظرند تا دیگران، این وظایف و زمینه سازی را انجام دهند، و ناخواسته در طولانی شدن عصر غیبت و ظهور حكومت اسلامی با ولی معصوم شریك شده اند، در عین حال عاشق ولی معصوم هستند و انتظار می كشند. در بحث های آتی به این مسئله خواهیم پرداخت.
علل ظهور:
برای شناخت دقیق مفهوم انتظار و شناسایی پیش نیازها و شرایط تحقّق ظهور، باید به اصول دین و صدر اسلام نگاهی تازه افكنده و به دور از پیرایه ها و سلایق شخصی و گروهی و ذهنیات و...، تنها واقعیات را پیش رو داشته و بر اساس آن، موضوع را شناسایی و
↑صفحه ۱۱↑
آسیب شناسی نمائیم.
اصول دین ۳ تا هست: توحید، معاد، نبوّت. می دانیم خداوند عادل است و بر اساس عدل، معاد را قرار داده و پیامبر فرستاده خود را برای اجرا و اشاعه عدل جانشین قرار داده است. هر سه اصل در وجود عدل مشترك هستند، امّا در اصول مذهب به عنوان اصلی مجزا در كنار امامت قرار داده شده است، با توجه به این كه در امامت نیز ویژگی عدل كه جانشین پیامبر خداست، وجود دارد، چرا عدل علیرغم عنصر اصلی در ۴ اصل، به عنوان اصلی مجزا عنوان شده است، چه نیازی به برجستگی و اعتقاد مسلمانان در عقیده و رفتار به این اصل هست؟ عدل یعنی برابری و مساوات در همه چیز. در فكر محدود ما، نیاز به برجسته سازی و و حسّاسیت روی این اصل نیست، چون همگان خود را عادل می دانند و هیچ كس عنوان ظالم برخود، نمی پذیرد. پس علّت باید چیزی فراتر از این باشد، یعنی عنصر اصلی در حكومت اسلامی. بنابراین، مفهوم انتظار نیز شكل دیگری به خود گرفته، مفهومی روشن و جهت دهنده و پیشرو و سازنده پیدا می كند.
مفهوم انتظار، انتظار حكومت عدل جهانی، با حضور ولی و حجّت خدا می شود. برای تشكیل حكومت اسلامی خداوند حكیم پس از فوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دوازده فرزند و جانشین بلافصل پیامبر اسلام را مأمور اجرای عدل و تحكیم و تثبیت دین اسلام در زمین، برای عموم مردم جهان گردانید.
همواره ابلاغ رسالت و پیام، مخالف سرسخت و ستیزه جو و بنیان كن
↑صفحه ۱۲↑
ندارد، اجرای رسالت و پیام هست كه دشمنانی قدّاره بند و قسم خورده به وجود می آورد. در طول تاریخ تا وقتی مظلومان و موحّدان، حاكمیت ظالم را پذیرفته و ظلم مظلومان را نظاره كنند، مانعی بر سر راه حاكمیت حكومت خداپرستان نیست، امّا، همین كه حكومت دین داران بر سر راه ظالمان و مستكبران قرار می گیرد و دست ظالمان را از اموال عمومی كه به همه آحاد مردم تعلّق دارد، كوتاه می كند، و از بدو شكل گیری حاكمیت نظام اسلامی، گلوگاه های فساد در قدرت و ثروت و مقام، بین مستضعفین و مستكبرین جابجا شده، مثلث زر و زور و قدرت از بین می رود، مستكبران در صدد برگرداندن وضع سابق برآمده و عوامل مؤثّر را از سر راه خود برمی دارند. در جنگ بین ظالم و مظلوم، عامل تعیین كننده در پیروزی هر دو طرف، حمایت عملی و همه جانبه مردم است افزایش حمایت مردمی موجب پیروزی بر طرف مقابل می باشد. حمایت مردمی از دو طریق ممكن است: ایمان و پول، در طول تاریخ اكثریت مردم با پول و مقام، تطمیع و ساكت شده اند، و مؤمنین واقعی و طرفداران حكومت دینی در اقلیت قرار گرفته اند، لذا دین داران شكست ظاهری خورده و حاكم حكومت دینی تنها مانده است. از این رو، شكل گیری و ادامه حكومت دینی با رعایت تمام مؤلّفه ها و ویژگی های حاكم و حكومت، در طول تاریخ پیامبران الهی و پس از ظهور اسلام در دوران ولایت جانشینان معصوم پیامبر اسلام منصوب از سوی خدا، به طور كامل اجرا نشده اند، امّا رسالت الهی پیامبران و ابلاغ پیام ها و دستورات به طور كامل با ظهور دین
↑صفحه ۱۳↑
اسلام توسّط زورمداران و غاصبان زمان كشته شده اند، امّا رسالت الهی پیامبران و ابلاغ پیام ها و دستورات به طور كامل با ظهور دین اسلام توسط خاتم النبین حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) و سپس از سوی جانشینان معصوم پیامبر اسلام صورت گرفته و هیچ زمینه ای در زندگی انسانها بدون تبیین دستور خدا نمانده است. محور اصلی رسالت پیامبران و جانشینان آنان همواره، اجرای دستورات خدا و گسترش عدالت در جهت تكامل و بندگی انسانها بوده است.
اختلاف در اجرای دین الهی:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
«الناسُ مَا اخْتَلِفُوا فی الله وَلا فِی، انّما اخْتَلَفُوا فیكَ یا علی»؛ «مردم در خداوند و من اختلاف و دودستگی ندارند، همانا اختلاف همه بر سر توست.» «۱» در قوانین بشری نیز همین اختلاف وجود دارد، قانون گذاران بدون تبعات شخصی و اجتماعی و سیاسی و... قانون وضع می نمایند، و ابلاغ می كنند، امّا تمام تبعات و مشكلات ناشی از اجرای قانون را، مجری آن تحمّل می نماید. جانشینان پیامبر، مجریان او امر خدا و پیامبر هستند، لذا تمام مشكلات ناشی از عدم پذیرش دستورات خدا و پیامبر در بین مردم به ائمه (علیهم السلام) رسیده است. اجرای
-----------------
(۱). تفسیر برهان، ج ۴، ص ۴۲۰
↑صفحه ۱۴↑
عدالت در نظام اسلامی قشربندی و سهم خواهی عدّه ای اندك را از بین برده و بیت المال به عموم تعلّق می گیرد، از این رو، در برابر مجری عدالت، قد علم كرده با او به مقابله می پردازند، و در سقوط و براندازی نظام اسلامی با تمام قوا تلاش می نمایند. در این میان، نقش مردم و حامیان ولی معصوم بسیار تعیین كننده و سرنوشت ساز است.
اگر از حكومت حقّ و ولی معصوم حمایت كنند، حكومت دینی تثبیت شده و تداوم خواهد یافت، ولی اگر مرعوب قدرتمندان زورمدار ظالم گردند، و ولی معصوم را رها نمایند، ظلم و ستم با قدرتی بیشتر و پایدار در جامعه حاكم خواهد شد.
شروع امام كشی:
از بدو تأسیس حكومت دینی، پس از ظهور و درگذشت پیامبر اسلام، كشمكش زورمداران قدرت طلب همواره وجود داشته و به انحاء مختلف در سقوط حكومت اسلامی تلاش می كردند. عدم حمایت مردم از جانشین پیامبر حضرت علی (علیه السلام) و مرعوب قدرتهای پوشالی، علی (علیه السلام) را ۲۵ سال خانه نشین نموده و حكومت دوباره دست مخالفان دین و حكومت اسلامی افتاد، به طوری كه اوّل مظلوم و اوّل شهید راه عدالت و حاكمیت نظام اسلامی مولای متّقیان علی (علیه السلام) در میزان ظلم به او می فرمایند:
↑صفحه ۱۵↑
«لَقَد ظَلَمَتْ عَدَدَ الْمَدَرِ وَالْوَبَرِ وَما لا یحْصی» «۱»؛ «در حقیقت به اندازه سنگ ریزه ها و رگ بدن حیوانات و بی شمار از اینها به من ظلم شده است.»
علی (علیه السلام) پس از ۵ سال برقراری حكومت اسلامی به درخواست مردم، در اجرای عدالت دین اسلام، شهید شده و تا روز قیامت، مظهر عدل و دادگری و عدالت و نحوه اجرای عدالت را ماندگار نموده راز خون امام عادل را، در دل شب قدر تا ظهور منجی عالم بشریت، نهفته باقی گذاشت.
با عدم حمایت مردمی، فرزندان و جانشینان بعدی پیامبر هم چنان در انزوا و یا در زندان و اسارت و... بسر برده امكان تشكیل حكومت اسلامی را نیافتند، ولی دین اسلام را تبلیغ و احكام شریعت را بیان نمودند، و به جهت حكومت بر دل ها، توسّط حاكمان ستمگر و غاصب حكومت حجّت خدا، از ترس از دست دادن تاج و تخت خود، شهید شدند، غاصبان ۱۱ نور خدا را كشتند تا عدالت برپا نگردد، و حكومت های خود كامه هم چنان پایدار بمانند، مردم نیز به ظلم و ستم خو گرفته و بین دین خدا و مردم فاصله عمیقی ایجاد شد، به طوری كه تحریفات و احادیث جعلی از قول پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)
-----------------
(۱). بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۵۱
↑صفحه ۱۶↑
در متون دینی راه یافت. از آنجا كه خداوند حكیم هرگز مردم را به خود وانگذاشته و همواره راهنمایانی صالح و امین از پیش خود قرار داده است، بعد از شهادت یازدهمین اختر تابناك امامت، دوازدهمین خورشید را از مردم گرفت و در پس پرده غیبت صغری و كبری، از او محافظت می نماید، تا روزی مردم، خود با اصلاح امور، حجّت خدا را طلب نمایند و در تشكیل و استمرار حكومت اسلامی، یاورش باشند، تا آن روز، مردم بی سرپرست می مانند، تا در جستجوی حقّ، رشد یافته و تربیت گردند.
وصیت نامه شهید محمّد هادی ایران محبوب:
«ای منتظران مهدی (علیه السلام) آستین ها را بالا بزنید آماده باشید ای منتظران مهدی (علیه السلام) شاید تا لحظاتی چند، او شما را بخواهد، او بیاید، او به پیش و شما به دنبال ایشان، راستی آیا وضوی شهادت گرفته اید؟»
زمینه سازی ظهور امری همگانی یا فردی واجب یا مستحب:
در اعصار مختلف، همواره مردم دنیا طلب و فریفته زر و زور، به پیامبران و فرستادگان خدا و بعد ائمه (علیهم السلام) می گفتند شما بروید بجنگید، اگر پیروز شدید، ما كنار شما خواهیم بود و حجّت خدا را تنها می گذاشتند. در عصر غیبت كبری نیز، قائلین به این ایده، كم نیستند.
با تأمّل و تدقیق در علل كشته شدن پیامبران و استمرار وجود
↑صفحه ۱۷↑
جانشینان معصوم، و آیات قرآن و احادیث معتبر در حكومت متّقین و صالحان و خلیفة اللهی انسان در می یابیم، باید انسان های صالحی در عصر غیبت وجود داشته باشد، تا پس از ظهور ولی معصوم و تشكیل نظام اسلامی، در حكومت عدل، زندگی عادلانه ای را سپری نموده و احكام دین به طور كامل اجرا گردیده و آیات الهی تحقّق یابد، زیرا بعد از قیامت، خلیفةاللهی انسان مكلّف و حكومت ولی معصوم و اجرای احكام دین، بی معناست، تمام آیات در خصوص حكومت عدل اسلامی قبل از قیامت معنا و امكان وقوع دارد، بنابراین، زمینه سازی ظهور حجّت خدا امری همگانی و واجب عینی است.
متولّی زمینه سازی ظهور:
وَامّا الْحوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها الی رُواةِ حَدیثُنا فَانَّهُمْ حُجَّتی عَلَیكُمْ وَ انَا حُجَّةُ الله عَلَیهِمْ؛ «۱»
«و امّا در حوادث واقعه، به راویان حدیث ما رجوع كنید كه آنان حجّت من بر شما هستند، من نیز حجّت خدا بر آنها هستم.»
این حدیث از حضرت بقیة الله الاعظم (عجّل الله فرجه) تكلیف مردم و رهبری مردم را، در غیاب ولی معصوم روشن نموده است. اگر در جامعه در عصر غیبت، حجّت حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه)، بر مردم وجود دارد، قطعا انسان های موحّد و متّقینی هستند و خواهند بود، تا چنین راویانی را تربیت
-----------------
(۱). اكمال الدین، ج ۲، باب ۴۵
↑صفحه ۱۸↑
نمایند، و یا خود جزو راویان حدیث باشند، بنابراین لزوم وجود صالحان قبل از ظهور قطعی است، علاوه بر این، هر جامعه ای به رهبر خوب یا بد نیاز دارد، مردم انتخابگر رهبران خوب یا بد هستند، اگر زمینه سازی ظهور امری فردی و جزئی باشد، چگونه یكی از شرایط تحقّق ظهور كه از بین رفتن حكومتهای ظالم هست، واقع خواهد شد، امّا اگر زمینه سازی ظهور را امری همگانی و با رهبریت حجّت خدا حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه) تلقّی كنیم زمینه سازی ظهور بر تك تك مسلمانان واجب عینی خواهد شد، تا صالحان و یاوران را تربیت نمایند، بنابراین، این ایده كه جهان باید پر از ظلم گردد تا حضرت ظهور نموده و پر از عدل و داد نماید، ایده ای غلط و برای ایجاد غفلت و اعانت ظالم و غاصب ترویج می شود.
چنانكه قرآن می فرماید:
«یرِیدُونَ أَنْ یطْفِئُوا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَیأْبَی الله إِلّا أَنْ یتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الكافِرُونَ» «۱»؛ «می خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش كنند، ولی خداوند نمی گذارد، تا نور خود را كامل كند، هر چند كافران را خوش نیاید.»
آیا در قیامت خداوند نور خود را كامل خواهد كرد، یا مكان تحقّق این آیه قبل از قیامت و در این دنیا هست. تا آیات زیادی د رحكومت و جانشینی صالحان و خلیفة اللهی انسان های صالح تحقّق یابد، چنانكه خداوند در سوره قصص آیه ۵ می فرماید:
-----------------
(۱). سوره توبه، آیه ۳۲
↑صفحه ۱۹↑
«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارِثِینَ»؛ «و خواستیم بر كسانی كه در آن سرزمین فرو دست شده بودند، منّت نهیم و آنان را از پیشوایان (مردم) قرار داده و ایشان را وارث زمین گردانیم.»
ظهور صغری:
پیشوایی و وارثت زمین در این دنیا، موضوعیت و معنا داشته و نیاز به رهبر، برای مستضعفان و فرودستان در روی زمین ضرورت پیدا می كند، زمینه سازی برای رسیدن به پیشوایی و وراثت زمین بر همگان ضرورت می یابد، و هر یك از آحاد مردم وظیفه می یابند، موانع ظهور را شناسایی و رفع نمایند، به این موضوع در حدود ۱۵۰ آیه در قرآن «۱» به طور مستقیم اشاره شده است. بنابر مطالب مذكور، می توان اذعان نمود، هم چنانكه غیبت صغری و غیبت كبری در آمادگی بشریت برای پذیرش حكومت حجّت خدا با دلایل دیگر در انقلاب عظیم جهانی برای استقرار نظام اسلامی و عدالت كامل ضرورت دارد، وجود ظهور صغری نیز قبل از ظهور كبری در قالب نظام ولایت فقیه بر اساس دستور حضرت حجّت (عجّل الله فرجه) در شروع غیبت كبری، جهت زمینه سازی ظهور و تحقّق اهداف زمینه ساز عدالت جهانی، ضرورت می یابد، همچنین تمرین بشریت
-----------------
(۱). سیمای حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) در قرآن در پرتو روایات، سید جواد رضوی پاییز ۱۳۸۲ مؤسسه انتشاراتی موعود اسلام، به ۱۴۲ آیه اشاره نموده است.
↑صفحه ۲۰↑
تحت رهبری یك فقیه عادل، آمادگی جهت پذیرش حاكمیت ولی معصوم نیز خواهد بود، كه در نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است. برای تحقّق آیات فوق و آیات زیادی در وراثت انسان های صالح و متّقی و مستضعف، نظام ولی فقیه، در آماده سازی عوامل پیش نیاز و شرایط تحقّق، امری الزامی و ضروری می باشد، همچنین آمادگی بشریت به زندگی در جامعه ای بدون سهم خواهی و زیاده طلبی حزبی و گروهی و عدم تخصیص بیت المال عمومی به قشری خاص، و از بین بردن هر گونه انحصارگرایی و زورمداری نیاز به تمرین در مراتب مختلف دارد، تا عدالت كامل محقّق گردد و پذیرش عدالت سخت ننماید، طوری كه فرمایش حضرت علی (علیه السلام) در برگرداندن بیت المال تاراج شده به صاحبان اصلی و اجرای عدالت، تاكنون امكان عملی و حتّی پذیرش چنین جامعه ای تحقّق نیافته است. برای اجرای چنین عدالتی وجود حكومت اسلامی با ولی معصوم ضروری است، لذا تنهاكسانی در زمینه سازی ظهور عملا اقدام می كنند، كه خود عادل بوده و از عدالت و اجرای عدالت متضرر نگردند، چرا كه منشور اصلی و پایدار در حكومت و حاكم اسلامی رفع ظلم و اجرای عدالت است.
پس از مشخص شدن مفهوم انتظار و ضرورت حكومت عدل بعد از انتظار و زمینه سازی برای ظهور، به بیان برخی آیات قرآن در حكومت صالحان و ایجاد عدالت جهانی و سپس برخی ویژگی های حكومت عدل از زبان شهید عدالت می پردازیم.
↑صفحه ۲۱↑
وصیت نامه شهید حمیدرضا قناعت پیشه:
«برادران عزیز اگر می گویید منتظر امام زمانید پس چرا قلبش را بدرد می آورید؟ منتظر واقعی كه دروغ نمی گوید، منتظر واقعی كه تهمت نمی زند، منتظر واقعی كه غیبت نمی كند، منتظر واقعی همواره در صدد تزكیه نفس و اصلاح درون است، منتطر حقیقی همواره آماده است كه حضرت مهدی (علیه السلام) ظهور كند تا به یاریش بشتابد، منتظر واقعی هشیار آگاه از مسایل روز است و كوچكترین انحراف در این راه را تذكّر می دهد و در صورت لزوم برای حفظ دین شهید می شود.»
↑صفحه ۲۲↑
حكومت صالحان و ایجاد عدالت جهانی در قرآن و روایات:
قطعیت حكومت معصوم در قرآن در زمین قبل از قیامت:
«اذ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرضِ خَلِیفَةً.» «۱» «خطاب را متوجّه پیامبرش (ربّك) ساخته است و این خطاب بهترین دلیل است كه خدای تعالی امر خلافت را در امّت پیامبرش، تا روز قیامت ادامه خواهد داد، زیرا زمین هیچگاه از حجّت الهی خالی نخواهد بود، و اگر مقصود ادامه خلافت نبود، خطاب «ربّك» حكمتی نداشت و تعبیر ربّهم مناسب مقام بود....» «۲» در این قول خدای تعالی معنایی وجود دارد كه او تعالی و تقدّس، جز افراد پاك باطن را خلیفه نمی سازد، تا از خیانت بر كنار باشد،....
سوره والعصر و حكومت جهانی معصوم:
۲- مفضّل بن عمر گوید: از امام صادق (علیه السلام) از معنای قول خدای تعالی كه می فرماید: «وَالعَصْرِ* إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» پرسیدم گفت:
-----------------
(۱). سوره بقره، آیه ۳۰
(۲). اكمال الدّین ج ۱، ص ۲۰ مقدمه مؤلّف
↑صفحه ۲۳↑
الْعَصْرِ عصر خروج قائم (علیه السلام) است إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» یعنی دشمنان ما إِلّا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی به آیات ما ائمّه، وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ همراهی با برادران، وَتَواصَوْا بِالحَقِّ یعنی به امامت، و وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ یعنی در دوران فترت و غیبت امام.» «۱»
وراثت زمین برای صالحان:
«وَلَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَ.» «۲» و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. وعده حكومت صالحان فقط در عصر حضرت حجّت داده شده است، لذا قبل از ظهور قطعاً صالحانی وجود دارد كه وارث زمین خواهند شد.
وراثت زمین برای متقین:
موسی به قوم خود گفت:
«اسْتَعِینُوا بِالله وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ.» «۳» «از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، كه زمین از آن خداست، آن
-----------------
(۱). اكمال الدین والنعمة، ج ۲، باب ۵۸، نوادر كتاب، ص ۵۶۵، ح ۱
(۲). سوره انبیاء، آیه ۱۰۵
(۳). سوره اعراف، آیه ۱۲۸
↑صفحه ۲۴↑
را به هر كس از بندگانش كه بخواهد می دهد و فرجام (نیك) برای پرهیزگاران است.»
«وَعَدَ الله الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لِیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلِیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِكُونَ بِی شَیئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الفاسِقُونَ.» «۱» «خدا به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد، همان گونه كه كسانی را كه پیش آنان بودند جانشین قرار داد، و آن دینی را كه برایشان پسندیده است به سودشان مستقر كند، و بیم شان را به ایمنی مبدّل گرداند، (تا) مرا عبادت كنند و چیزی را با من شریك نگردانند، و هر كس پس از آن به كفر گراید، آنانند كه نافرمانند.
«وَلَینْصُرَنَّ الله مَنْ ینْصُرُهُ إِنَّ الله لَقَوِی عَزِیزٌ الَّذِینَ إِنْ مَكَّنّاهُمْ فِی الأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ المُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمُورِ.» «۲» «و قطعاً خدا به كسی كه (دین) او را یاری می كند، یاری می دهد، چرا كه خدا سخت نیرومند و شكست ناپذیر است، همان كسانی كه چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می دارند، و زكات
-----------------
(۱). سوره نور، آیه ۵۵
(۲). سوره حجّ، آیات ۴۰- ۴۱
↑صفحه ۲۵↑
می دهند و به كارهای پسندیده وا می دارند، و از كارهای ناپسند باز می دارند، و فرجام همه كارها از آن خداست.»
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَدِینِ الحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ المَشْرِكُونَ.»
«او كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیرو گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند.»
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این قول خدای تعالی (آیه ۳۳ سوره توبه) فرمود: «به خدا سوگند تأویل این آیه هنوز نازل نشده است و نازل نخواهد شد تا آنكه قائم (علیه السلام) خروج كند، و چون خروج كرد، كافران به خدای عظیم و مشركان به امام را ناخوش آید و اگر كافر یا مشركی در دل صخره ای باشد آن صخره بگوید: ای مؤمن در دل من كافری است آن را بشكن و او را بكش «۱».»
طبق این آیات و آیات زیادی، پس از ظهور، حكومت از آن صالحان و متّقین خواهد شد. لذا قبل از ظهور باید زمینه تربیت و فعّالیت این صالحان وجود داشته باشد، تا در صبح ظهور در ركاب خدا زمین را از ظلم و ستم پاك كرده و حكومت صالحان را برقرار نمایند.
-----------------
(۱). اكمال الدین و النعمة، ج ۲، باب ۵۸۸
↑صفحه ۲۶↑
راز شب قدر:
«إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ القَدْرِ* وَما أَدْراك ما لَیلَةُ القَدْرِ* لَیلَةُ القَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ* تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أمرٍ* سَلامٌ هِی حَتّی مَطْلَعِ الفَجْرِ.»
چرا سوره ای مخصوص شب قدر نازل شده است؟ چه رازی در این شبها نهفته است كه خدا با اشاره های متعدّد می خواهد به بشر بفهماند. در یك شب نزول قرآن و ملائكه و روح بر زمین، و تعیین برنامه ها، بسط مجمل ها و... شهادت اوّلین امام معصوم، چه شبی است كه این همه فضلیتها و از سویی، داغ جانگداز مظهر عدالت را در خود جای داده است؟ چرا هر نوع عبادت و خدمتی برای خدا با هزار ماه برابری می كند؟ این شب با سایر شبها چه فرقی دارد؟ با توجّه به استمرار نزول در آیه، ملائكه و روح بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر چه كسی نازل می شوند؟ واسطه بین خدا و مردم بعد از فوت پیامبر كیست؟ چرا حضرت علی (علیه السلام) هنگام ضربت خوردن در محراب مسجد قسم خوردند و فرمودند فزتُ بربّ الكعبه معنای فزتُ چیست كه به ملائكه و روح نازل می شود؟ روح كیست؟ نتایج بررسی بیشتر تفاسیر، نشانگر عدم پاسخ دقیق و عمیق به این سوره می باشد. تعدادی از تفاسیر موضوعی و تك تفسیری، توسّط فضلای محقّق انجام شده است، كه در ذیل، در پاسخ به برخی سوالات فوق و تبیین گوشه ای از عظمت شب قدر و سوره قدر، بدان می پردازیم تا افق جدیدی را از
↑صفحه ۲۷↑
قدرت حقّ تعالی ببینیم.
«مهمّ ترین و اساسی ترین كار، نزول «قرآن» و «أمر» هر دو می باشد.
قرآن نازل شده و در دسترس بشر قرار گرفته است. آنچه می ماند و از اهمّیت ویژه ای برخوردار است، نزول «أمر» است كه مفسّر آن مجمل ها و تكثیر آن بسطها و تشریح آن كلّیات به مقتضای شرایط و شئوونات جدید و راهگشای تنگناهاست. پس یكی از ویژگی های مهمّ و حیاتی برای أمر، روشن بودن، مفسّر بودن، و گره گشا بودن است كه به تناسب وضع موجود و حكیمانه باشد، از این رو، امام باقر (علیه السلام) فرمود: «گاهی برای بعضی، فتنه ای پیش می آید كه حكم اش در قرآن و سنّت به گونه ای روشن نیست كه (فهم آن) بدون اختلاف باشد (و در نتیجه هر كس حكمی می دهد) و برای علم خدا روا نیست كه چنین فتنه ای در زمین باشد، و در محكمه عدالت كسی نباشد كه حكم بدون اختلاف ارائه كند و فتنه را خاموش و گرفتاری مردم را برطرف نماید.
در قرآن، حدود، به صورت اجمالی (كلّی و سربسته) وجود دارد و تفسیر آنها هر ساله در شب قدر، همراه با «أمر» آن سال (تعالیم و قوانین و دستورات مربوط به سال) نازل می شود. «۱» و «۲» امام محمّد تقی (علیه السلام) فرمود: همانا سال به سال در شب، تفسیر امور
-----------------
(۱). بر كرانه قدر، طالقانی، سید هدایت الله، ص ۱۴۰ چاپ اوّل ۱۳۷۷ مركز نشر راسخون.
(۲). اصول كافی، ترجمه ۱/ ۵۵ به بعد ح ۱ و ۲
↑صفحه ۲۸↑
بر ولّی امر نازل می شود، و او بر اساس برنامه های مشخص شده درباره كارهای خودش و نیز كارهای مردم، مأمور می شود. «۱»
علّامه مجلسی می فرماید: «از این حدیث استفاده می شود كه در شب قدر، آیات قرآن توضیح داده می شود، اجمال ها، تفصیل، و خلاصه ها مشروح، می گردد. محكم و متشابه از هم جدا می شوند، آیات متشابه تأویل و مطلق ها مقید و مجمل ها مبین می شود و با چنین عملی نزول قرآن كامل می گردد، به طوری كه برای مردم هدایت گر باشد.»
«طبق سوره قدر و روایات مختلف، علم پیامبر و ائمه به سه طریق بوده است:
۱- القاء توسّط جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و سپس ایشان به امام اوّل و هر معصومی به معصوم بعدی.
۲- نزول أمر سالانه در شب قدر.
۳- نزول امر در هر روز و ساعت.
بنابراین، یكی از رحمت های واسعه و مستمر الهی، تداوم نزول علم به صاحب امر است، علمی كه به تناسب شرایط و شئونات و همگام با تكامل جامعه بشری، تكامل یابد. «۲»»
-----------------
(۱). اصول كافی، ترجمه ۱/ ۳۶۰/ ۳
(۲). بر كرانه قدر، طالقانی، سید هدایت الله ص ۱۴۳.
↑صفحه ۲۹↑
محلّ نزول أمر و علّت آن:
ملائكه و روح، به نزد كسی كه در آن زمان، صاحب امر باشد فرود می آیند، همان كسی كه واسطه حقیقی میان خالق و خلق است، و صاحب ولایت مطلق، چنانكه امام جواد (علیه السلام) فرمود:
«انَّما یأْتی بِالْامْرِ مِنْ الله فِی لَیالی الْقَدْرِ الی النَّبی وَإلی الاوصیاء» «۱»؛ «هر آینه ملائكه و روح، برنامه (مصوّبه) را از جانب خداوند متعال در شب به سوی پیامبر یا جانشینان او می آورند.»
اعطاء چنین برنامه ای به دست ولی حقّ، برای آن است كه نظام جامعه را هماهنگ با نظام هستی جلو برد و سیاست اش، سیاست خدا باشد، چنانكه امام جواد (علیه السلام) فرمود:
«همانا سال به سال در شب قدر تفسیر كارها بر ولی (امام زمان) نازل می شود. در آن شب، امام درباره خودش و نیز نسبت به كارهای مردم چنین و چنان (یا جزئیات) دستور می گیرد. «۲»» «۳»
روح كیست؟
بنابر روایات وارده، روح از جنس ملائكه نبوده و جبرئیل و روح القدس هم نیست، و بالاتر از اینهاست، چنانكه در آیات مختلف نزول
-----------------
(۱). اصول كافی عربی ۱/ ۲۴۲ باب شأن انّا انزلناه- ترجمه/ ۳۵۰، ح ۸
(۲). همان ۱/ ۳۶۰/ ۴.
(۳). بر كرانه قدر، ص ۱۴۵.
↑صفحه ۳۰↑
ملائكه و روح و برای أمر اشاره شده است، از جمله در آیات ذیل «۱»:
«فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیاً.» «۲» «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِینُ.» «۳» «یوْمَ یقُومُ الرُّوحُ وَالمَلائِكَةُ صَفّاً.» «۴» «ینَزِّلُ المَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ.» «۵» «نَفَخْتُ مِنْ رُوحِی.» «۶» با توجه به این آیات، روح موجودی اعظم از ملائكه و جبرئیل و نماینده خاص خدا در اموری ویژه می باشد.
تجلّی گاه ولایت:
شب قدر، شب ظهور ولایت حقّه الهی بر زمین است. ولایت تكوینی در كالبد ولایت تشریعی ظهور می نماید، برنامه مصوّبه از مقام الوهیت به صاحب امر در زمین داده می شود، تا جامعه را با نظام هستی هماهنگ نماید، اندیشه ها و نفوس را بر مبنای فطرت، ولی خدا و از طریق او به خدا متصل نماید. آنگاه كه امر نازل می شود
-----------------
(۱). همان ص ۷۲- ۷۱
(۲). سوره مریم، آیه ۱۷
(۳). سوره شعراء، آیه ۱۹۳
(۴). سوره نباء، آیه ۳۸
(۵). سوره نحل، آیات ۱ و ۲
(۶). سوره حجر، آیه ۲۹
↑صفحه ۳۱↑
ولایت تجلّی می نماید. أمر تا صاحب و جایگاه مشخصی نداشته باشد، نازل نمی شود، و اگر صاحب داشت، پذیرش أمر و صاحب امر هر دو با هم تحقّق می یابد، و این تحقّق چیزی جز تجلّی ولایت نیست «۱» رابطه میان خدا و صاحبان ولایت خدا در زمین كه پیامبر و اهل بیت ایشان هست و همگی مصادیق ولایت هستند، همان «أمر» است كه مظهر ولایت خدا و نمودی از احكام باریتعالی و تجلّی قرآن است. ظرف این ارتباط، شب قدر است، شبی كه مجلای «زمان تجلّی» حقّ و ظهور تكثیر آن بسیط و تفضیل آن اجمال است كه اگر چنین شبی نبود، نه قرآن و نه أمر، هیچ كدام نازل نمی شدند و تجلّی حقّ عقیم می ماند، عامل تحقّق این تجلّی، همانا ملائكه و روح اند كه در این شب فرود می آیند و امر را نازل می كنند و به صاحب امر در هر زمان می سپارند «۲» سوره قدر متعلّق به صاحب أمر و تجلّی گاه ولایت است، در تحقّق ولایت نیز تجلّی نموده است «۳».
مؤمنین محلّ دریافت فیوضات الهی:
مؤمنین نیز به تناسب ظرفیت و تقوایی كه دارند، ملائكه خاصی و روح خاصی، أمری را- نه همه امور هستی را- بر او نازل می كنند. هر كس در ۲۳ شب اوّل ماه رمضان خود را به افق نبوّت و امامت نزدیك گردانید، و ظرفیت وجودیش را با تقوی توسعه داده و خود را مستعدّ
-----------------
(۱). همان، ص ۱۴۷.
(۲). همان ص ۱۵۱.
(۳). همان، ص ۱۵۲
↑صفحه ۳۲↑
دریافت فیوضات الهی گردانید، هنگامی كه قرآن بر سر می گیرد، و از خدا درخواست می كند و چهارده معصوم را واسطه فیض قرار می دهد، به تناسب این استعداد و شأن، دریافتی می نماید. این دریافت ها و نزول ملائكه و روح، نه تنها در شب قدر، بلكه در تمام لحظات وصل، وجود دارد، چنانكه برای ائمه نیز چنین است.
نمونه ساده و اوّلیه آن، كه تا حدودی برای عموم قابل درك است، با رقه های ذهنی و الهامات و جرقه های علمی برای كاوشگران و اهل دقّت و نظر است «۱».
«ینَزِّلُ المَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ.» «۲»
پرورش و تكامل بشر:
همه امامان و پیامبر و پیامبران گذشته، از یك گوهر بوده و همگی یك جهت داشته اند، لكن هر امامی، تفضیل مجمل های گذشته می باشد. همه امامان علم بدون اختلاف دارند، و هیچ كدام با دیگری اختلاف ندارند، تفاوتشان در اجمال و تفضیل و تناسب با شرایط و شئونات است. این تعریف، حكیمانه و در راستای تكامل بشر است.
تكرار و تجدّد امام و رهبر در معنای اوّلیه (امام معصوم) و در معنای ثانوی و مراتب پایین نزد (پیشگاهان و رهبران مردمی) یك موهبت الهی برای پرورش و تكامل انسان است «۳».
-----------------
(۱). همان/ ص ۱۵۶
(۲). سوره نحل، آیه ۲
(۳). همان ص ۲۱۷
↑صفحه ۳۳↑
تجلّی كوثر در ولایت:
در تفسیر البرهان كوثر چنین آمده است:
«كوثر در معنای لغوی و اوّلیه، سرچشمه سرشار و منبع جوشان است و شامل هر چشمه فزاینده و منبع خیر می شود. مصداق اعلای آن فاطمه (علیها السلام) است كه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) داده شد، و او همسر یك امام و مادر یازده حجّت خدا می باشد.»
كوثر همچون خورشید با تشعشع خود، نور صادر می نماید، هر نورش امامی است كه به واسطه آن جهان بشریت روشن می گردد، و این انوار الهی لازمه حیات طیبه انسانیت اند. كوثر از مجرای توارث در وجود امامان و سپس امام زادگان آنگاه صالحان جریان یافت و خیراتش، زمین های انسانیت را آبیاری نمود. این جریان دائمی و تكاثر ابدی، نمودی از نزول ملائكه و روح و جلوه ای از تجلّی كوثر است كه همواره وجود دارد، و حیات ظاهری و باطنی و مادی و معنوی در گرو وجود آن است «۱».
مَطْلَع الْفَجْر، ظهور مهدی موعود (عجّل الله فرجه) هست، چنانكه امام صادق (علیه السلام) فرموده: حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْر یعنی حَتّی یقوُمَ الْقائِمُ (عجّل الله فرجه). «۲»
-----------------
(۱). همان، ص ۲۱۹- ۲۱۸.
(۲). بحارالانوار ۲۵/ ۹۷/ ۷۰
↑صفحه ۳۴↑
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تقدیر در شب نوزدهم است و ابرام (محكم و پابرجا) احكام در شب بیست و یكم و امضاء و گذراندن، در شب بیست و سوم می شود «۱».»
امكان تغییر سرنوشت غیر حتمی در هر سال:
خداوند حكیم و رئوف و بخشنده در برابر عصیان بندگان و خطاهای سهوی، هر سال از مجرای ولایت معصوم، راهی بر جبران گذشته ها و توبه و انابه، با پرداخت حقّ الناس (عدم پرداخت بدهی در حال تمكّن، غیبت، تهمت، سخن چینی، عدم پرداخت حقوق افراد واجب النفقه (مهریه، نفقه) هتك آبروی مسلمان،...) و حقّ الله (ادای واجبات شرعی (نماز روزه، خمس، زكات و...) باز گذاشته، تا بندگان به اختیار خود راه صلاح و رستگاری و بندگی خدا را انتخاب نمایند، و یا به بندگی هوای نفس و شیطان تن داده و ذلّت دنیاپرستی را برگزینند. در شب بیست و سوم، انتخاب انسان در چارچوب مشیت الهی امضاء می گردد، لذا احیاء و شب زنده داری توأم با توبه و جبران مافات، ارزشمند و انجام هر خدمت و عمل صالحی در این شبها برابر با هزارماه است. البتّه ثواب و بخشش و فیض به صرف بیداربودن، نبوده و مشروط به معرفت ولایت و یاری ولایت با معرفت به اهداف و طریق حقّ و تلاش در قرار گرفتن در صف
-----------------
(۱). تفسیر البرهان علّامه سید هاشم بحرانی
↑صفحه ۳۵↑
صالحان و عاملان به دینِ خدا می باشد، در این صورت از فیوضات این شب نیز بهره مند شده، و تا یك سال از هواپرستی و دنیاپرستی و مكر شیطان در امان خواهد بود. هر قدر ظرف بزرگ باشد، مظروف نیز بزرگ خواهد بود. اختیار و انتخاب با ماست.
رابطه شب قدر با تكامل عقول و علوم بشر:
شب قدر طبق روایات متعدّد، از ظهور پیامبر اسلام شروع شده، و تا روز قیامت كه حجّت خدا باقی است، ادامه خواهد داشت. حجّت زمان، متناسب با شرایط زمانی و میزان تكامل بشری، برنامه ها و تفصیل مجملات و متشابهات و... را دریافت نموده، به نفوس قابل و دارای ظرفیت عنایت می فرماید، از این روست، شاهد تكامل علم و معرفت بشر در دین خدا و علوم مختلف مورد نیاز بشری هستیم، امّا چون به عقل و توانمندی خود و دیگران، به طور مستقل و به اختیار و توانایی خود، اعتقاد داشته و باور كردیم، لذا از درك سیر نزول فیوضات از خالق حكیم، كه ذرّه ای از بی انتهاست، از طریق ولایت و جانشین خدا عاجزیم. از این روست پیشرفتهای علمی را به خود نسبت می دهیم و جز خود نمی بینیم، ولی در تأمّل و تعمّق، در اصل تمام پیشرفت های مادّی و معنوی بشریت، جز جلوه گری صفات جلال و جمال خداوند با استعداد ذاتی و توان جسمی از سوی
↑صفحه ۳۶↑
خداوند نیست، چرا كه خداوند در حدیث قدسی فرموده است:
عَبْدی اطِعْنی اجْعَلَكَ مَثَلی. بنده من، مرا اطاعت كن، تا تو را مثل خودم قرار دهم.»
رابطه شب قدر با شهادت یگانه مظهر عدالت:
شب قدر با آن همه عظمت و مجلّای اراده و اوامر الهی به جانشین خود در زمین، تا طلوع فجر، در سرپرستی بشر و عالم امكان، سرنوشت همگان را ورق می زند، لذا از اهمّیت ویژه ای برخوردار بوده و مورد توجّه عموم بوده است، اگر در چنین شبی حادثه ای رخ دهد، قطعاً آن حادثه نیز مورد توجّه قرار گرفته و مردم در پی فهم علّت حادثه، به جستجو می پردازند.
همانگونه كه پیش تر اشاره شد، همگان توان درك عظمت و حوادث شب قدر را نداشته و جز اندكی، به معرفت كامل از این شب نرسیده اند، لذا حادثه ای بزرگ و مهمّ می تواند، عقول و دلهای بشر را تكان داده و آنها را از خواب غفلت بیدار نماید، تا بر آنچه در این شب می گذرد، توجّه نموده و امور خود را در مسیر حقّ قرار دهند. شهادت اوّلین جانشین خاتم پیامبران در محراب مسجد توسّط مسلمانی به ظاهر مسلمان در صف نماز جماعت به نام حمایت از دین خدا، ریختن خون اسوه عدالت و یگانه رهبر عادل جهان و یار مستضعفان و
↑صفحه ۳۷↑
شمشیر خدا بر دشمنان خدا، و زاهد شب و شیر روز در برابر خصم دین خدا، امری بسیار تكان دهنده است تا همواره مسلمانان و تمام بشریت تا روز قیامت بپرسند، چه كسی كشته شد، در كجا كشته شد، چرا كشته شد، چه كسی بود، تا اوج مظلومیت و تنهایی ولی خدا در بین مسلمانان!! و اوج تعارف و دنیاطلبی و دین به دنیا فروختگان به نام مسلمان، زبانزد خاص و عام گردد، غاصبان حكومت اسلامی شناخته شوند، و مسلمانان واقعی در پی برگرداندن حكومت به ولی خدا برآیند. از سوی دیگر، در ۲۵ سال سكوت و خانه نشینی ولی خدا معترضی بر جان وی نبوده، امّا زمانی كه به درخواست و اصرار خود مسلمانان! حكومت را می پذیرد، و دستور خدا را در تمام اركان جامعه انجام می دهد، غاصبان حكومت اسلامی و بندگان دنیا و هوای نفس، وجود او را مانع حاكمیت و ثروت اندوزی و نظام ارباب و رعیتی و... می بینند، لذا به خیال خود با كشتن حجّت خدا، طومار دین اسلام را درهم پیچیده و از بین بردند، در حالی كه حكومت ۵ ساله سراسر عدالت علی (علیه السلام) را تا روز قیامت، برای تمام آزادگان دنیا، به عنوان نسخه عملی نظام اسلامی با رهبری ولی معصوم، منشور عملی در حكومت و مدیریت اسلامی گردانیدند، تا مردم بدانند، در اجرای عدالت، باید از خون خود گذشت، تا نظام عادلانه بدون ظلم و قشربندی تحقّق یابد و دین خدا استوار شود. از سوی دیگر، این
↑صفحه ۳۸↑
حادثه به مردم هشدار می دهد، در جستجوی حجّت بعدی باشند تا حكومت اسلامی و عدالت فراگیر را دوباره برپا كنند. هنگام تلاوت سوره قدر در پی یافتن مصداق نزول ملائكه و روح می گردند، تا گنج های نهفته در شب قدر به مرور با تكامل معنوی بشر هویدا گردند.
وصیت نامه شهید علی محمّدی اسدی:
«این خون ها كه در جنوب و غرب می رود در سرتاسر این سرزمین در راه خدا ریخته می شود، طومار دعوت امام زمان (علیه السلام) می باشد.»
خواهرم، برادرم
تو، برای دعوت امام زمان (علیه السلام) چه كردی؟ شب قدر در كدامین طومار اسم تو آمده است؟
مبادا طومار اهل كوفه را امضاء كرده باشی؟
به هوش باش سحر نزدیك است او منتظر
رابطه شهادت مولای متّقیان با فزت و ربّ الكعبة:
«یا أَیها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ الله لا یهْدِی القَوْمَ الكافِرِینَ.»
«ای پیامبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد، به خلق برسان، كه اگر نرسانی، تبلیغ رسالت (و ادای وظیفه) نكرده ای، و خدا تو را از شرّ و
↑صفحه ۳۹↑
آزار مردمان محفوظ خواهد داشت، همانا گروه كافران را به هیچ موفقیتی راهنمایی نخواهد كرد.»
پیامبر اسلام امر به معرّفی جانشین خود به مردم شد، ابلاغ دستور خدا و معرّفی جانشین پیامبر با اسم و نشان دادن به مردم برای پیشگیری از هر گونه اشتباه در فهم و مصداق، برابر با اتمام رسالت پیامبر است، چرا كه بدون استمرار حجّت خدا در زمین، دین خدا به مرور زمان دچار انواع تحریفات شده و عاملی در دست دشمنان خدا، برای سركوبی مردم و موحّدان و دین داران خواهد بود، لذا باید تا روز قیامت جانشینی از طرف خدا در زمین برای حفظ و صیانت دین خدا و حمایت از موحّدان و دین داران باشد، تا ضامن بقای دین، با محتوای اوّلیه باشد و رسالت پیامبر كامل و مكتب اسلام به طور كامل متناسب با عقول و تكامل بشر در اختیار مردم قرار گیرد.
اگر حضرت علی (علیه السلام) در زمانی معمولی به شهادت می رسید، همانگونه كه خلفای جور شهادت سایر ائمه را از مردم پنهان می كردند، شهادت ایشان را نیز پنهان نموده و تا روز قیامت بر مردم معلوم نمی شد، اگر علی بر سر اجرای دین خدا و عدالت در قالب حكومت اسلامی كشته نمی شد، موضوع عدالت در حكومت اسلامی برجسته نمی شد، بنابراین رسالت پیامبر نیز ناتمام باقی می ماند. با شهادت علی (علیه السلام) در شب قدر، عدالت موضوع همیشه زنده دنیا شد، و عاملی بر جستجوی مظهر بعدی عدالت، بر بیداردلان گردید، تا این بار او را یاری كنند و خانه نشین اش نگردانند.
پس راز شب قدر ولایت و عدالت است. شب قدر تجلّی گاه امامت و
↑صفحه ۴۰↑
عدالت بر جهانیان است. شب قدر مایه قوام و پایداری ولایت و عدالت و دین اسلام است. از این روست سوره قدر فضایل زیادی داشته و دارای معانی شگرفی می باشد. اللّهم ارزقنا توفیق المعرفة.
امّا در معنا و مصداق كلمه «فُزْتُ» كه در تمام تفاسیر و روایات، كلمه فَوْز به معنی رستگاری و یا كامیابی بزرگ آمده است، نیاز به تعمّق و تدقیق دارد كه در ذیل به بیان دلایل آن می پردازیم.
با توجّه به مطالب مذكور در صفحات پیشین و فوق، و بررسی زندگی حضرت علی (علیه السلام) از تولّد تا شهادت، مصادیق فوز در آیات قرآن كه در ۹ آیه با مصداق بهشت و جنّات آمده است، امّا در شش آیه مصداق فوز موارد ذیل است:
- «قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذابَ یوْمٍ عَظِیمٍ* مَنْ یصْرَفْ عَنْهُ یوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذ لِكَ الفَوْزُ المُبِینُ.» «۱» - «الَّذِینَ آمَنُوا وَكانُوا یتَّقُونَ* لَهُمُ البُشْری فِی الحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِكَلِماتِ الله ذ لِكَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ.» «۲» - «إِلّا مَوْتَتَنا الأُولی وَما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ* إِنَّ هذا لَهُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ* لِمِثْلِ هذا فَلْیعْمَلِ العامِلُونَ.» «۳» - «وَقِهِمُ السَّیئاتِ وَمَنْ تَقِ السَّیئاتِ یوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذلِكَ
-----------------
(۱). سوره انعام، آیات ۱۶- ۱۵
(۲). سوره یونس، آیات ۶۴- ۶۳
(۳). سوره صافات، آیات ۶۰- ۵۹
↑صفحه ۴۱↑
هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ.» «۱» - فَأَمّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ فَیدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ ذ لِكَ هُوَ الفَوْزُ المُبِینُ.» «۲» در آیه ای ویژگی فائزون آمده است كه می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فِی سَبِیلِ الله بِأَمْوالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ الله وَأُولئِكَ هُمُ الفائِزُونَ.»
بنابراین آیات، معنی و مصداق «فوز» منحصر در كامیابی بزرگ و رستگاری كه برای غیر معصوم موضوعیت دارد، نمی باشد. در ترجمه ها، فرمایش حضرت علی (علیه السلام)، «به خدای كعبه رستگار شدم» آمده است، به این معنا، یعنی قبلًا رستگار نبوده، با رسیدن به مقام شهادت، این رستگاری حاصل شده است، كه با شأن غیر معصوم تناسب دارد. كامیابی نیز بر غیر معصوم كه امور دنیوی بر او لذّت بخش است و هدف، و در نهایت طالب بهشت و جنّات است كه از این امور در حدّ اعلی و اكمل استفاده برد، كه باز نوعی دنیاطلبی و نفس گرایی است و معامله ای مادّی با خدا در انجام امور، لذا منظور حضرت از فزتُ این موارد نمی تواند باشد، چرا كه او خدا را از ترس جهنّم و امید به بهشت عبادت نكرده است، تا رسیدن به بهشت،
-----------------
(۱). سوره غافر، آیه ۹
(۲). سوره جاثیه، آیه ۳۰
↑صفحه ۴۲↑
چنان دارای ارزش باشد كه قسم به خدای كعبه بخورند.
از سوی دیگر، این معانی، با مقام عصمت ولی خدا نیز منافات دارد، زیرا فردی كه در لحظه شهادت رستگار شده باشد، یعنی قبلا نقصی از جهتی در وی بوده است كه با رسیدن به مقام شهادت برطرف گردیده است، در حالی كه ولی معصوم عاری از هر گونه خطا و اشتباه و نقص است و جانشینی خدا و رهبری مردم چنین می طلبد.
چگونه می توان پذیرفت او كه تمام هستی در برابرش نمایان است، او كه جز خدا و پیامبر و انجام دستورات خدا و پیامبر، و مبارزه با دشمنانان خدا نمی دید، و جز بر پایداری اسلام و تثبیت حكومت اسلامی و تربیت مردم هدفی نداشت، او كه بیشترین لحظه شادِمانی روز غدیر بوده است، در آخرین لحظه عمر به فكر خود برای دستیابی به بهشت باشد؟! این در طول زندگی حضرت یك مورد نیز مشاهده نشده است. جای تأمّل در قسم به خدای كعبه است، باید مصداق فوز چیزی گران بهاتر و نهایت آرزوی حضرت باشد تا این گونه قسم مناسبت داشته باشد.
امّا با معنی پیروزی برای «فَزْتُ» تمام اشكالات فوق رفع می شود، یعنی به خدای كعبه در تثبیت حكومت عدل اسلامی و معرّفی ولی خدا بر مردم و عدالت محوری و عادل پروری و حكومت عادلانه و تلاش بر استقرار حكومت اسلامی تا روز قیامت با شهادت در شب قدر پیروز شدم.
هم عدالت هم حجّت خدا هم شب قدر تا روز قیامت معرّفی شد، و هیچ طاغوتی توان پنهان نمودن این سه ركن را نخواهد داشت، چون علی را به خاطر عدالتش كشتند، او رفت تا عدالت زنده بماند و هر سه باقی هست تا روز قیامت، امّا علی هنوز هم مظلوم است، او
↑صفحه ۴۳↑
هنوز هم كنزی است مخفی، حقّ او شناخته نشده است، او را در حدّ مسلمان عادی كه طالب بهشت است وامورش با نیت ثواب می گذرد، پایین آوردیم، ولی علی را چه نیاز به بهشت، كه او خود به تنهایی بهشت است، امّا میوه های باغ او معرفت الله. او قسیم الجنّةو النّار است، او مولود كعبه است هم زمانی با ایام اعتكاف، چه رازی در این همه اشاره ها نهفته است، كه تاكنون از درك آن درمانده ایم؟
↑صفحه ۴۴↑
ویژگی های حكومت عدل از زبان شهید عدالت:
قاطعیت و ضرورت اجرای عدالت در تمام شئون جامعه:
«وَ الله لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیهِ أَضْیقُ.» «۱».
«به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هر كجا كه بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آن ازدواج كرده، یا كنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن كس كه عدالت بر او سخت آید، تحمّل ستم برای او سخت تر است.»
بنابر فرمایش علی (علیه السلام)، هر گونه سهم خواهی و زیاده طلبی و حیف و میل بیت المال و اختصاص ثروت های عمومی به اقلیت زورمدار حاكم و انحصارگرایی، تحت هر عنوان، از مصادیق ظلم بوده و ممنوع می باشد، و حاكم حكومت اسلامی وظیفه دارد بیت المال تاراج شده را به صاحبان اصلی آن یعنی عموم مردم، بازگردانده و مانع ظلم و ستم اقلیتی بر اكثریت مردم گردد. گرفتن حقّ مظلوم از ظالم، تلخی اجرای
-----------------
(۱). نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتی، ص ۵۸، خطبه ۱۵
↑صفحه ۴۵↑
عدالت را بر كام ظالم می گذارد، چنانكه یار مظلومان فرموده است:
یوْمُ الْعَدْلِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یوْمِ الْجَوْرِ عَلَی الْمَظْلُومِ زیرا معنای عدل در مكتب علی (علیه السلام) رفاه عمومی مردم و برخورداری آحاد مردم از بیت المال است. مظهر عدل می فرماید:
«الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ یخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.» «۱» «عدالت، هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی كه بخشش آن را از جای خود خارج می سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است، در حالی كه بخشش گروه خاصّی را شامل است پس عدالت شریف تر و برتر است.»
در مكتب حضرت علی (علیه السلام) سهم خواهی و امتیاز و برتری گروهی خاص معنا ندارد، و بیت المال استثناء بردار نیست، خودی و بیگانه یكسان اند و برخورداری همه از نعمتهای الهی و ثروت عمومی اصل و پایه عدل است. لذا برای مبارزه با ظلم باید با قدرت عدالت، وارد میدان نبرد شد: «ضادّوا الْجُورِ بِالْعَدْلِ.» «۲» زیرا عدالت میزان حقّ و باطل است، و ترازوی خداوند در میان بندگان، تا بر یكدیگر ستم روا نداشته، و معیاری در تشخیص ظلم از عدل و حقّ از باطل داشته باشند:
«انَّ الْعَدْلِ مِیزانَ الله الّذی وَضَعْه فِی الْخَلْقِ وَ نَصَبَهُ لِاقامَةِ الْحَقِ
-----------------
(۱). نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی، ص ۷۳۴، حكمت ۴۳۷
(۲). الحیاة ۶/ ۳۴۸؛ ترجمه الحیاة ۶/ ۵۲۵
↑صفحه ۴۶↑
فَلا تَخالِفُهُ فِی میزانِهِ وِلَا تُعارِضُهُ فِی سُلْطانِهِ.» «۱» «همانا عدالت ترازوی خداوند است كه در میان بندگان خود قرار داده و برای اقامه حقّ آن را برپا داشته است، پس با ترازوی او مخالفت نكن و در پادشاهی او برابری منما.»
اجرای عدالت و رفع ظلم، منشور اصلی حكومت و حاكم اسلامی است، تا حاكم عادل بر اساس عدل، در جامعه عدالت را ایجاد كند.
ویژگی حاكم عادل، صفت عدالت پیشگی است تا تطمیع و زورگویی و پول و مقام و شهرت و او را از وظیفه خود باز ندارد، و همچون مولای متّقیان اسوه و مظهر عدالت و عدل بگوید: «به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاست، به من دهند تا خدا را نافرمانی كنم كه پوست جوی را از مورچه ای ناروا بگیرم چنین نخواهم كرد.» «۲»
ضرورت حكومت:
مولای متّقیان انضباط اجتماعی را لازم شمرده، و حتّی زمامدار بد را برای انجام امور و احقاق حقّ مردم، نیاز مردم به حكومت می دانند:
«... مردم به زمامداری نیك یابد، نیازمندند، تا مؤمنان در سایه حكومت، به كار خود مشغول و كافران هم بهره مند شوند، و مردم در
-----------------
(۱). نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی، ص ۱۲۶، ج ۱۶۹۷
(۲). نهج البلاغه، ۲۲۵، ص ۴۶۱، ترجمه محمددشتی
↑صفحه ۴۷↑
استقرار حكومت، زندگی كنند، به وسیله حكومت، بیت المال جمع آوری می گردد، و به كمك آن با دشمنان می توان مبارزه كرد. جادّه ها أمن و امان، و حقّ ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود، نیكوكاران در رفاه و از دست بدكاران، در امان می باشند. امّا در حكومت پاكان، پرهیزكار به خوبی انجام وظیفه می كند، ولی در حكومت بدكاران، ناپاك از آن بهره مند می شود، تا مدّتش سرآید و مرگ فرا رسد.» «۱»
حقوق متقابل رهبری و مردم از دیدگاه اوّلین رهبر مسلمانان:
حقّ مردم بر رهبر: خیرخواهی، تقسیم عادلانه بیت المال و آموزش و تربیت حقّ رهبر عادل است كه حقوق متقابل خود و مردم را بیان می كند، تا مردم به حقّ برای احقاق حقوق واقف شده، و در انجام وظایف محوّله از سوی رهبر سازماندهی شوند. از ویژگی های رهبران و زمامداران ظلم ریشه، تلاش بر ناآگاهی مردم از حقوق خود و ترویج غفلت و نادانی، بی تفاوتی نسبت به ثروتهای عمومی در بین مستضعفین برای چپاول اموال عمومی و محقّق جلوه دادن غاصبان حكومت می باشد، لذا برای نفی و ریشه كنی این ویژگی ها و تغییر فرهنگ عامه حقوق متقابل رهبر و مردم را بیان كرده می فرماید:
«ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است، حقّ
-----------------
(۱). نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتی، خطبه ۴۰، ص ۹۲
↑صفحه ۴۸↑
شما بر من، آن كه از خیر خواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم كنم، و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید، و شما را تربیت كنم تا راه و رسم زندگی را بدانید، و امّا حقّ من بر شما این است كه به بیعت با من وفادار باشید، و در آشكار و نهان برایم خیرخواهی كنید، هر گاه شما را فراخواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت كنید «۱».»
دستور رهبر مسلمانان در اجرای عدالت و تأمین امنیت جامعه:
چنین رهبری است كه برای ضمانت اجرایی عدالت اجتماعی و فردی و... در بین مردم، به كارگزاران بیت المال دستور می دهد، تا كسی را از خواسته های مشروع اش محروم نسازند...، برای گرفتن درهمی كسی را تازیانه نزنند و به مال كسی دست اندازی نكنند «۲». فرمان رهبر عادل است كه به كارگزارش در مصر، برای ایجاد قسط و عدل و امنیت در جامعه ای ستم دیده، روش فرمانروایی و حكومت داری را آموزش داده واجرای عدالت را با فرمانی روشن و قاطع از وی می خواهد. ابتدا ضرورت خودسازی و تقوا را بر او در فرمانی، گوشزد نموده می فرماید:
«... نیكوترین اندوخته تو باید اعمال صالح و درست باشد، هوای نفس را در اختیارگیر، و از آنچه حلال نیست خویشتن داری كن، زیرا
-----------------
(۱). نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتی، خطبه ۳۴، ص ۸۶
(۲). همان نامه ۵۱ ص ۵۶۵.
↑صفحه ۴۹↑
بخل ورزیدن به نفس خویش، آن است كه در آنچه دوست دارد، یا برای او ناخوشایند است، راه انصاف پیمایی «۱».»
گزینش افراد:
انتخاب مدیران و كارگزاران حكومت اسلامی، نقش تعیین كننده در چگونگی و میزان اجرای عدالت در شئون مختلف جامعه دارد، زیرا ضمانت اجرایی دستورات رهبر اسلامی و تداوم حكومت اسلامی در گرو اعمال مدیران و كارگزاران است. از این رو، رهبر شیعیان در انتخاب كارگزاران به فرماندار بصره راهنمایی و فرمان می دهد:
«بدترین وزیران تو، كسی است كه پیش از تو وزیر بدكاران بوده، و در گناهان آنان شركت داشته، پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند، زیرا كه آنان یاوران گناهكاران، و یاری دهندگان ستمكارانند. تو باید جانشینانی بهتر از آنان داشته باشی، كه قدرت فكری امثال آنها راداشته، امّا گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند. كسانی كه ستمكاری را بر ستمی یاری نكرده، و گناهكاری را در گناهی كمك نرسانده باشند، هزینه این گونه افراد بر تو سبك تر، و یاری شان بهتر و مهربانی شان بیشتر، و دوستی آنان با غیر تو كمتر است. آنان را از خواص و دوستان نزدیك، و رازداران خود قرار ده، سپس از میان آنان افرادی را كه در حقّ گویی از همه صریح ترند، و در آنچه را كه خدا برای
-----------------
(۱). همان، نامه ۵۳، ص ۵۶۷
↑صفحه ۵۰↑
دوستانش نمی پسندد، تو را مددكار نباشند، انتخاب كن، چه خوشایند تو باشد یا ناخوشایند «۱» بنابراین افرادی كه در حكومت فاسد ستمی داشتند، در حكومت اسلامی و نظام عدل جایگاهی نداشته و از نظر علی (علیه السلام) و یاوران ظالم و ظلم نمی توانند جزو كارگزان و مسئولین باشند.»
قوه قضائیه و ویژگی قضات:
دومین قشری كه حضرت در انتخاب آنان شرایط خاصی قرار داده و به مراقبت از قضاوت های آنان دستور داده قضات و داوران در بین مردم هست. علی (علیه السلام) فرمودند:
«از میان مردم، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب كن، كسانی كه مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نیاورد، و برخورد مخالفان با یكدیگر او را خشمناك نسازد، در اشتباهاتش پافشاری نكند، و بازگشت به حقّ پس از آگاهی برای او دشوار نباشد، طمع را از دل ریشه كن كند، و در شناخت مطالب با تحقیقی اندك رضایت ندهد. و در شبهات از همه با احتیاطتر عمل كند، و در یافتن دلیل اصرار او از همه بیشتر باشد، و در مراجعه پیاپی شاكیان خسته نشود، در كشف امور از همه شكیباتر، و پس از آشكار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برّنده تر باشد، كسی كه ستایش فراوان او را فریب ندهد، و چرب زبانی او را منحرف نسازد چنین كسانی بسیار اندكند «۲».»
-----------------
(۱). نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص ۵۷۰، نامه ۵۳
(۲). همان ص ۵۷۷.
↑صفحه ۵۱↑
با دقّت و تأمّل در ویژگی های مورد نظر شهید عدالت در می یابیم، این ویژگی ها در برقراری نظام عادلانه قضایی و تأمین امنیت مردم مؤثّر بوده و شرّ و اشرار و خنّاسان و منافقان و حسودان و صحنه سازی برای باج گیری و زورگیری و... از قوه قضائیه و مردم را دور نموده و مستضعفان را به اجرای عدالت و احقاق حقّ امیدوار می سازد.
بررسی قضاوت قضات توسّط حاكم اسلامی:
علی (علیه السلام) برای پیشگیری از ظلم و كنترل قوه قهریه در قضاوت عادلانه به مالك اشتر می فرماید:
«پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوت های او بیندیش، و آن قدر به او ببخش كه نیازهای او برطرف گردد، و به مردم نیازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آن قدر او را گرامی دار كه نزدیكان تو، به نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد «۱».»
چگونگی بررسی و مجازات كارگزاران دولتی در نظام اسلامی:
علی (علیه السلام) در نظارت و بازرسی از قوّه مجریه می فرماید:
«پس رفتار كارگزاران را بررسی كن، و جاسوسانی راستگو، و وفاپیشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسی پنهانی تو از كار آنان، سبب امانت داری، و مهربانی با رعیت خواهد بود، و از همكاران
-----------------
(۱). همان.
↑صفحه ۵۲↑
نزدیكت سخت مراقبت كن و اگر یكی از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید كرد، به همین مقدار گواهی قناعت كرده، او را با تازیانه كیفر كن، و آنچه از اموال كه در اختیار دارد از او باز پس گیر، پس او را خوار دار، و خیانتكار بشمار، و طوق بدنامی به گردنش بیفكن «۱»»
با این فرمان، در قوه مجریه كه بدنه نظام هستند، فساد اداری شكل نمی گیرد و ریشه دار نشده و به فرهنگ عمومی تبدیل نمی گردد.
كارگزاران حكومت به لحاظ ارتباط مستقیم با مردم، و نماینده قدرت حاكم، زمینه ظلم و تعدّی بر مردم و حیف و میل بیت المال و خیانت به حاكم و مردم بیشتراست، و قدرت نمایی و زورگویی برای سركوبی معترض به انحاء مختلف امكان پذیر است، لذا وجود نظارت و بازرسی امری ضروری می باشد، امّا ویژگی جاسوسان حاكم نیز بسیار مهمّ است، باید راستگو و وفادار باشند، تا وظیفه خود را بدون تبانی و خیانت و یا ملاحظات شخصی و گروهی و... انجام دهند. بنابر فرمایش مولای متّقیان جاسوسی الزاماً با دروغ و حیله و نفاق و پیروی از حدس و گمان نیست، دو صفت راستگویی و وفاداری، بر یقین و دلیل محكم و دوری از خیانت و استفاده از مكر و فریب برای كسب اطلاعات و تجسّس بی مورد استوار است. چنانكه در سوره حجرات آیه ۱۲ می فرماید:
«یا أَیها الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
-----------------
(۱). همان ص ۵۷۹
↑صفحه ۵۳↑
وَلا تَجَسَّسُوا وَلا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَیحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا الله إِنَّ الله تَوّابٌ رَحِیمٌ.»
بنابراین آیه، پیروی از حدس و گمان و تجسّس در امور مردم بدون مجوّز شرعی از سوی حاكم، و بیان ایراد و نقاط ضعف مردم منع شده است. این آیه عمومیت دارد و عمل به آن بر همه واجب است. از این رو، در مقام انتقامجویی و منافع شخصی و گروهی و... نمی توان تجسّس و ایراد اتهامات فاقد دلیل و مدرك و بر اساس حدس و گمان، و غیبت را مجاز شمرد.
مالیات در حكومت عدل علی (علیه السلام) عامل قوام حكومت و مردم:
پرداخت مالیات را نه برای قدرتمند كردن قدرت حاكمه و برای استفاده قشر خاصی از ثروتهای عمومی، بلكه اصلاح امور مردم می خواهد و می فرماید:
«مالیات و بیت المال را به گونه ای و ارسی كن كه صلاح مالیات دهندگان باشد، زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان، عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه می باشد، و تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود كار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت، زیرا آن، اندوخته ای است كه در آبادانی شهرهای تو، و آراستن ولایت های تو نقش دارد، و رعیت تو را می ستایند، و تو از گسترش عدالت میان مردم خشنود خواهی شد و به
↑صفحه ۵۴↑
افزایش قوّت آنها تكیه خواهی كرد، بدانچه در نزدشان اندوختی و به آنان بخشیدی، و با گسترش عدالت در بین مردم، و مهربانی با رعیت به آنها اطمینان خواهی داشت، آنگاه اگر در آینده كاری پیش آید و به عهده شان بگذاری، با شادمانی خواهند پذیرفت، زیرا عمران و آبادی، قدرت تحمّل مردم را زیاد می كند «۱».»
وضعیت بازار در حكومت اسلامی و نهی از درآمد نامشروع و ظلم به خریدار:
رهبر حكیم شیعیان با ترسیم وضعیت موجود بازار مسلمانان، در اصلاح آن می فرماید:
«در میان بازرگانان كسانی هم هستند كه تنگ نظر و بدمعامله و بخیل و احتكار كننده اند، كه تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند، و كالا را به هر قیمتی كه می خواهند، می فروشند، كه این سودجویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زیانبار و عیب بزرگی بر زمامدار است «۲».»
علی (علیه السلام) در راهكارهای اصلاح بازار و الزام به رعایت عدالت در معامله می فرماید:
«پس از احتكار كالا جلوگیری كن، كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از آن جلوگیری می كرد، باید خرید و فروش در جامعه اسلامی به سادگی و با موازین
-----------------
(۱). همان ص ۸۱- ۵۷۹.
(۲). همان ص ۵۸۳.
↑صفحه ۵۵↑
عدالت انجام گیرد، با نرخ هایی كه بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند، كسی كه پس از منع تو احتكار كند، او را كیفر ده تا عبرت دیگران شود، امّا در كیفر او اسراف نكن «۱».»
بنابراین ربا و كم فروشی و غش در معامله و فریب خریدار به انحاء مختلف از جمله فروش جنس نامرغوب به نام مرغوب در بازار مسلمین و در نظام اسلامی راه ندارد. آیا بازار مسلمین چنین است؟
كدامیك از معامله ها عادلانه است، ربا در كجاها نیست، فریب در معامله در كدامین بازار و معامله و قرارداد و... نیست؟
برخورد حاكم اسلامی با مردم در رسیدگی به امور مردم:
مولای متقیان علی (علیه السلام) در جهت تربیت و تهذیب نفس كارگزار خود، و پیشگیری از روحیه و منش برتری طلبی و خودبزرگ بینی و تكبّر و غرور كه به ظلم به مردم و حاكمیت نظام ارباب و رعیتی می انجامد، در دستورات حكیمانه و سازنده می فرماید: «... بخشی از وقت خود را به كسانی اختصاص ده كه به تو نیاز دارند، تا شخصاً به امور آنان رسیدگی كنی، و در مجلس عموم با آنان بنشین و در برابر خدایی كه تو را آفریده فروتن باش، و سربازان و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو
-----------------
(۱). همان ص ۵۸۳.
↑صفحه ۵۶↑
گفتگو كند، من بارها از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم كه می فرمود: «ملّتی كه حقّ ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد.»
پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن، و تنگ خویی و خود بزرگ بینی را از خود دور ساز، تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید، و تو را پاداش اطاعت ببخشاید. آنچه به مردم می بخشی بر تو گوارا باشد، و اگر چیزی را از كسی باز می داری با مهربانی و پوزش خواهی همراه باشد.»
نظام اسلامی در مكتب علی (علیه السلام) عاری از خودپرستی و زورگویی و رابطه حاكم و محكوم و فقیر و غنی و ارزشمندی ثروتمند و بی ارزشی طبقه محروم و بدون قشربندی و گروه گرایی و سهم خواهی حزبی و قبیله ای است، نظام عادلانه بر اساس موازین شرعی و اخلاق اسلامی و برابری و برادری است، كه در یك نگاه همگی در جامعه اسلامی هستند و به جهت این ویژگی، از حمایت و ثروتها و اموال عمومی برخوردار بوده، و تنها عامل راهیابی به رأس حكومت اسلامی و پست های كلیدی پذیرش خادمی مردم و فروتنی و دین داری و در بین مردم و در كنار مردم بودن و مهربانی با مردم است. چنانكه فرماندار خود را از ماندن در پشت درهای بسته و پنهان ماندن از مردم منع كرده می فرماید:
↑صفحه ۵۷↑
«هیچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان ماندن رهبران، نمونه ای از تنگ خویی و كم اطلاعی در امور جامعه می باشد، نهان شدن از رعیت، زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشیده است باز می دارد، پس كار بزرگ، اندك، و كار اندك بزرگ جلوه می كند. زیبا زشت، و زشت زیبا می نماید، و باطل به لباس حقّ درآید. همانا زمامدار، آنچه را كه مردم از او پوشیده دارند، و حقّ را نیز نشانه ای نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود، و تو به هر حال یكی از آن دو نفر می باشی: یا خود را برای جانبازی در راه حقّ آماده كرده ای كه در این حال، نسبت به حقّ واجبی كه باید بپردازی یا كار نیكی كه باید انجام دهی ترسی نداری، پس چرا خود را پنهان می داری؟ و یا مردی بخیل و تنگ نظری، كه در این صورت نیز مردم چون تو را بنگرند مأیوس شده از درخواست كردن بازمانند، با اینكه بسیاری از نیازمندی های مردم رنجی برای تو نخواهد داشت، كه شكایت از ستم دارند یا خواستار عدالت اند، یا در خرید و فروش خواهان انصافند «۱».»
عدالت حتّی با دشمن در سیره علی (علیه السلام):
... زنهار، زنهار، از دشمن خود پس از آشتی كردن، زیرا گاهی دشمن
-----------------
(۱). نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۵۳ ص ۵۸۶.
↑صفحه ۵۸↑
نزدیك می شود تا غافلگیر كند، پس دوراندیش باش و خوش بینی خود را متهم كن.
حال اگر پیمانی بین تو و دشمن منعقد گردید، یا در پناه خود او را امان دادی، به عهد خویش وفادار باش و بر آنچه بر عهده گرفتی امانت دار باش، و جان خود را سپر پیمان خود گردان، زیرا هیچ یك از واجبات الهی همانند وفای به عهد نیست «۱».»
او هم مظهر عدالت و عین عدالت است كه بر فرماندارش نهیب می زند:
«هرگز پیمان شكن نباش، و در عهد خود خیانت مكن و دشمن را فریب نده، زیرا كسی جز نادان بدكار، بر خدا گستاخی روا نمی دارد، خداوند عهد و پیمانی كه با نام او شكل می گیرد با رحمت خود مایه آسایش بندگان، و پناهگاه امنی برای پناه آورندگان قرار داده است، تا همگان به حریم أمن آن روی بیاورند، پس فساد، خیانت، فریب در عهد و پیمان راه ندارد. مبادا قراردادی را امضاء كنی كه در آن دغلكاری و فریب راه هایی وجود دارد....»
حال معلوم می شود چرا نتوانستیم ۳۱۳ یار خاص امام زمان (عجّل الله فرجه) را برای ظهور فرزند علی برای برقراری نظام عدل علی تربیت و تكمیل كنیم.
چند نفر، با دوستان خود چنین اند؟ كجا و چندنفر عاری از فریب وخدعه و پیمان شكنی و خیانت و دروغ و... نیست؟ فَأَینَ تَذهَبُونَ؟
كدام مسلمان در پست خود، خود را با مردم مساوی می بیند و امتیاز
-----------------
(۱). همان.
↑صفحه ۵۹↑
نمی خواهد و خود را مسئول می بیند، كدام؟ ولی رهبر مسلمانان به فرماندارش هشدار می دهد: «مبادا هرگز در آنچه كه با مردم مساوی هستی امتیازی خواهی، از اموری كه بر همه روشن است، غفلت كنی، زیرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئولی، و به زودی پرده از كارها یك سو رود، و انتقام ستمدیده را از تو باز می گیرند «۱».»
كدامین مسئول، از بیت المال بر مردم منّت نمی گذارد، كارهای نكرده را بزرگ نمی شمارد و وعده می دهد و انجام نمی دهد، چرا كه دستور و هشدار مولای متّقیان به حاكم اسلامی و فرماندار است كه «مبادا هرگز با خدمت هایی كه انجام دادی بر مردم منّت گذاری، یا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری یا مردم را وعده ای داده، پس خلف وعده نمایی» در تربیت كارگزاران خود، حضرت علّت را نیز بیان كرده می فرماید: «منّت نهادن، پاداش نیكوكاری را از بین می برد، و كاری را بزرگ شمردن، نور حقّ را خاموش گرداند، و خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را برمی انگیزاند كه خدای بزرگ می فرمود:
«دشمنی بزرگ نزد خدا آن كه بگویید و عمل نكنید.»
چند نفر آنچه می گویند، عمل می كنند؟ چند نفر آیات قرآن و دستورات پیامبر و ائمه (علیه السلام) را همچون نظریات و سلیقه های خود و همفكران خود عمل می كنند؟ چند نفر جامعه علی را برمی تابد؟ چند نفر عدالت علی را در خود و اطراف خود عمل می كنند؟
-----------------
(۱). همان.
↑صفحه ۶۰↑
كدامین دستگاه قضایی، تاكنون به اشتباه خود اعتراف كرده و جبران خطا نموده و همچون، علی (علیه السلام)، به دستگاه قضایی و حاكم اسلامی هشدار می دهد و فرمان كه «از خونریزی بپرهیز و از خون ناحقّ پروا كن كه هیچ چیز همانند خون ناحقّ كیفر الهی را نزدیك و مجازات را بزرگ نمی كند...، اگر به خطا خون كسی ریختی یا تازیانه یا شمشیر، یا دستت دچار تند روی شد، كه گاه مشتی سبب كشتن كسی می گردد، چه رسد به بیش از آن، مبادا غرور قدرت، تو را از پرداخت خونبها به بازماندگان مقتول باز دارد.»
در زمانی كه شرط عدالت از قضات برداشته شده، در حالی كه امام جماعت نیز در اسلام باید عادل باشد، می توان علی گونه عمل كرده و عدالت را تحمّل نمود؟
چند نفر الگوی خود را علی می گویند، و دستور هوای نفس خود یا دیگران را عمل می كنند؟
برای یاری فرزند علی، از بین میلیاردها مسلمان، چند نفر قابلیت و توان پذیرش و اجرای فرمان مالك اشتر را دارند؟ قال علی (علیه السلام):
«دولة العادل من الواجبات.» «۱»
-----------------
(۱). غررالحكم و دررالحكم، باب دوم، ص ۴۴۹
↑صفحه ۶۱↑
معرفت امام وجوب اطاعت از امام هر زمان:
۱- امام صادق (علیه السلام) فرمود: «امام حسین (علیه السلام) بر یارانش وارد شده و فرمود: ای مردم، خداوند بشر را فقط برای شناختن آفرید، سپس هنگامی كه او را شناختند، بندگی اش را می كنند، و با بندگی او، از عبادت دیگری دوری می جویند. پس مردی عرض كرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم به فدای تو باد، معرفت خداوند چیست؟
حضرت فرمودند: معرفت مردم هر زمان، به شناخت امام زمانی است كه، اطاعت اش برایشان واجب است.» «۱» ۲-... كسی كه بمیرد در حالی كه امام خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر (ظهور) به او زیان نمی رساند و كسی كه بمیرد و حال آنكه امام خود را شناخته است، مانند كسی است كه در خیمه امام و همراه او بوده است.» «۲»
-----------------
(۱). علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۹، ح ۱
(۲). اصول كافی، ج ۱، باب ۸۴، ح ۵، ص ۴۳۳
↑صفحه ۶۲↑
۳- درباره صاحب الزمان (علیه السلام) خدای تعالی فرموده است: «روزی كه بعضی از آیات پروردگار بیاید، ایمان هیچ شخصی كه پیش تر ایمان نیاورده باشد، به او سودی نمی رساند «۱»» از امام صادق (علیه السلام) از تفسیر این آیه پرسش شده فرمودند: «مراد از «آیات» ائمّه هستند و آیه منتظر همان قائم مهدی (علیه السلام) است، كه چون قیام كند، ایمان هیچ شخصی كه پیش از قیام او با شمشیر، ایمان نیاورده باشد، به او سود نرساند و اگر چه به پدران او (علیهم السلام) ایمان آورده باشد.» این روایت را علی بن رئاب و دیگران از امام صادق (علیه السلام) روایت كرده اند.
تصدیق این مطلب از قرآن كریم كه آیات همان حجج الهی است، این سخن خدای تعالی است كه می فرماید: «ما پسر مریم و ما درش را آیه قرار دادیم (مومنون/ ۵۰) كه معنای كلمه آیه حجّت است» و همچنین این سخن او كه خطاب به عزیز آنگاه كه او را پس از صد سال مرگ زنده كرد، می فرماید: «پس به حمارت بنگر و برای آن كه تو را برای مردم آیه قرار دهیم» كه مقصود از كلمه «آیه» حجّت است، خداوند او را حجّت قرار داد و آیه نامید.» «۲» بنابراین، باید قبل از ظهور، حجّت خدا را شناخته و اوامرش را اطاعت نموده و برای ظهور و استقرار دولت كریمه با تمام توان تلاش و مبارزه نمود. انجام دو واجب فوق قبل از ظهور میسر است و امكان قضا ندارد، محدود به زمان خاصی است. همچنین شناخت امام به چهره و نام
-----------------
(۱). سوره انعام آیه ۱۵۸
(۲). كمال الدین و النعمة، ج ۱، ص ۶۰
↑صفحه ۶۳↑
و مشخصات كافی نیست، باید حقّ ولایت را شناخت و او امرش را تشخیص داده اطاعت نمود، زیرا آنچه در محضر خدا نافع و پذیرفته است، ایمان اختیاری بدون ترس از عذاب و مرگ و... است.
«میرزا ابوالفضل قهوه چی می فرمود:
یك وقت در جمكران در عالم مكاشفه خدمت حضرت رسیدم وایشان فرمودند: این همه جمعیت را كه می بینی به جمكران آمده اند، یك نفر به خاطر من نیامده، یكی می گوید آقاجان خانه می خواهم یكی می گوید لانه می خواهم یكی می گوید دانه می خواهم یكی می گوید زن می خواهم یكی می گوید مریضم یكی می گوید پول می خواهم یكی بیاید بگوید آقا جان دلم تنگ شده من آمده ام تو را صدا بزنم فقط تو را می خواهم.»
ما چه خواستیم و چه می خواهیم؟!
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: همواره در روی زمین از ناحیه پروردگار حجّتی كه حلال و حرام خدا را بشناسد و به راه خدا دعوت كند، بوده و خواهد بود، و این رابطه بین خدا و خلق هیچ گاه در زمین قطع نمی شود، مگر چهل روز مانده به قیامت، كه در آن چهل روز خداوند حجّت خود را از زمین برمی دارد، در آن روزها است كه در توبه، به روی گنهكاران بسته می شود، و ایمان آوردن در آن ایام بی فایده است، گنهكاران و كفّاری كه تا آن روز توبه نكرده و ایمان نیاورده اند،
↑صفحه ۶۴↑
از بدترین خلق اند و كسانی هستند كه قیامت بر آنان قیام می كند «۱».»
۴- پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: قائم فرزند من است، اسم او اسم من است و كینه اش، كینه من است و چهره اش مثل چهره من است و سنّت او مثل سنّت من است، مردم را بر ملّت و شریعت من می خواند، مردم را به سوی كتاب خداوند عزّوجل دعوت می كند، هر كس او را اطاعت كند، مرا اطاعت كرده است، و هر كس او را عصیان نماید، بر من عصیان كرده است، و هر كس او را در زمان غیبت اش انكار نماید، مرا انكار كرده است، و هر كس او را تكذیب نماید، به تحقیق مرا تكذیب كرده است، و هر كس او را تصدیق كند، به تحقیق مرا تصدیق كرده شكایت می كنم از تكذیب كنندگان من در أمر او و منكرین سخن من در شأن او، و از گمراه كنندگان امّتم از روش او «وَسَیعْلَمُ الّذینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلِبٍ ینْقَلِبُونَ «۲»»
وصیت نامه شهید محمّد دهقان:
«امیدوارم كه با مرگ خود، تو برادر را به سوی امام زمان (علیه السلام) بكشانم و امیدوارم كه روزی تو یكی از سربازان امام زمان (علیه السلام) باشی.»
-----------------
(۱). المیزان ج ۷ ص ۵۹۸ ذیل آیه ۱۵۸ سوره انعام.
(۲). بحار الانوار ج ۵۱، ح ۱۹
↑صفحه ۶۵↑
«معنی معرفت امام»:
معرفت یعنی حبّ خدا در قلب و دل
معرفت یعنی راندن غیر خدا از بیت خدا
معرفت یعنی راز و نیاز و انس، فقط با خالق خدا در درون
معرفت یعنی سوال از او و درخواست از او و بی نیازی از غیر او
معرفت یعنی دیدن او در خود و خلق خدا
معرفت یعنی دیدن او درهركس و هر ذرّه ازآیات خدا در دشت و دمن
معرفت یعنی وجود، وجود یعنی نفخه روح او در وجود، نفخه یعنی ظهور او در وجود من و او
معرفت یعنی دیدن تمام هستی در جرم صغیر، تمام هستی یعنی محمّد یعنی علی یعنی زهرا و دوازده نور علی، تمام هستی یعنی یوسف زهرا در روز ظهور
معرفت یعنی عشق توأم با معرفت و درك علی
معرفت و درك علی یعنی درك مهدی مظلوم در پس پرده غیبت چو خورشید بتول
معرفت یعنی سیر در مظلوم عالم در چند و چون ظلم ها
معرفت یعنی سیر در ثارالله برای یاری بقیةالله
معرفت یعنی عشق حسین در زیر خنجر و نیزه و سنگ
↑صفحه ۶۶↑
معرفت یعنی دست عباس در كنار دشت فرات
معرفت یعنی زینب مظلومه عالم، اسیر كرب و بلا از جور و ظلم اشقیا
معرفت یعنی ما رایت الّا جمیل
معرفت یعنی هر چه هست، می شود زیبا و جمیل
معرفت یعنی لامؤثّر فی الوجود الّاالله
معرفت یعنی هر چه او خواهد بخواهم، هر چه او گوید، چشم اش بگویم
معرفت یعنی چون او كند، من نیز آن كنم
معرفت یعنی چون بگوید كن، فیكون
معرفت یعنی آمیختگی در عشق و عمل
معرفت یعنی گام برداشتن با معرفت، همگام با علی و زهرا و دوازده خورشید عالم تاب علی
بهار سال ۸۶ منصوره وطنی
↑صفحه ۶۷↑
توقیع حضرت صاحب الامر (علیه السلام) در معرفت امام:
«... من از كوری پس از روشنی و از گمراهی پس از هدایت، و رفتار هلاكت بار و فتنه های تباه كننده به خدا پناه می برم كه او می فرماید:
الَمْ * أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ یتْرَكُوا أَنْ یقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا یفْتَنُونَ چگونه در فتنه افتادند و در وادی سرگردانی گام می زنند و به چپ و راست می روند، از دین شان دست برداشته اند و یا آن كه شك و تردید كرده اند و یا آن كه با حقّ عناد و دشمنی می كنند و یا آن كه روایات صادقه و اخبار صحیحه را نمی دانند و یا آن را می دانند و خود را به فراموشی می زنند؟ آیا نمی دانند كه زمین هیچ گاه از حجّت خدا كه یا ظاهر است یا پنهان، خالی نمی ماند؟ آیا انتظام امامان خود را پس از پیامبرشان (صلی الله علیه و آله) یكی پس از دیگری آمده اند نمی دانند، تا آن كه به اراده الهی كار به امام ماضی- یعنی حسن بن علی (علیه السلام) رسید و جانشین پدران بزرگوار خود شد و به حقّ و طریق مستقیم هدایت كرده، ما جایگاه قضای الهی هستیم و فضیلت او برای ماست، و اگر خدای تعالی منع را از او بردارد و حكمت نهان زیستی را از او زایل سازد،
↑صفحه ۶۸↑
حقّ را به نیكوترین زیور به آنها بنمایاند و با روشن ترین دلیل و آشكارترین نشانه به آنها معرّفی كند، و چهره او را ظاهر ساخته و محبّت و دلیل اش را اقامه نماید، و لیكن بر تقدیرات الهی نمی توان غلبه نمود، و اراده او مردود نمی شود، و بر توفیق او نمی توان سبقت جست، پس باید پیروی هوای نفس را فرو نهند، و همان اصلی را كه بر آن قرار داشتند اقامه كنند بدانند كه حقّ با ما و در نزد ماست و هر كه غیر ما چنین گوید كذّاب و مفتر است و هر كه جز ما ادّعای آن را بنماید گمراه و منحرف است «۱».»
-----------------
(۱). اكمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۲۸۵
↑صفحه ۶۹↑
برخی ویژگی های حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) و یاران اش:
۱- عن علی بن الحسین (علیه السلام): «قَالَ اذا قامَ قائِمُنا أذْهَبَ الله عَزَّوَجَلَّ عَنْ شیعَتِنا الْعاهَةَ، وَ جَعَلَ قُلُوبِهِمْ كزُبُرَ الْحَدِیدْ، وَجَعَلَ قُوّةَ الرّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ ارْبَعِینَ رَجُلًا، وَ یكُونُونَ حُكَّامَ الْارْضِ وَ سَنامِها. «۱»» آیا می توانی چنین باشی؟
۲- قال الباقر (علیه السلام): «الْمَهْدی وَ اصْحابِهِ... یأمُروُنَ بِالْمَعروُفِ وَ ینْهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ «۲».»
۳- «عَلامَةُ الْمَهْدی أنْ یكُونَ شَدِیداً عَلَی العُمَّالِ جَواداً بِالْمالِ رَحیماً بِالمَساكینِ «۳».»
علامت مهدی (علیه السلام) آن است كه با كارگزاران خود شدید (و دقیق) است، دست بخشنده ای دارد و نسبت به مسكینان مهربان است.
-----------------
(۱). حضال، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۵۴۱ ح ۱۴
(۲). بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۷.
(۳). معجم الاحادیث المهدی (علیه السلام) ج ۱، ح ۱۵۲ ص ۲۴۶
↑صفحه ۷۰↑
۴- قال الصادق (علیه السلام): انَّ قائِمَنا اذا قامَ لَبِسَ لِباسَ عَلِی وَ سارَ بِسَیرتِهِ.»
وقتی قائم قیام كند، لباس علی (علیه السلام) را در بر كند و روش او را پیش می گیرد.
وصیت نامه شهید محمّد مهدی رزاقی:
«ای امام زمان (علیه السلام) سرباز دیگر، به سویت آمد كه نادم از گناهانش است و راضی به فرماندهی تو، انشاءالله كه در پیشگاه خدا از من راضی باشی. من اكنون آماده فدا شدنم، و دیگر عاشقان راهت با ایثارهایشان و امام امّت و امّت مسلمان با زجر كشیدنشان با جوان دادنشان زمینه ظهور را فراهم می كنند.»
۵- خطبه غدیریه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حجّة الوداع:
مَعاشِرَ النَّاس!
ای مردم!
شَتّانَ ما بَینَ السَّعِیر وَالْجَنَّةِ.
میان بهشت و دوزخ فرقِ بسیار است.
عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ الله وَلَعَنَهُ.
دشمن ما خاندان همان كسی است كه خداوند او را سرزنش و نفرین فرموده.
↑صفحه ۷۱↑
وَوَلِینا مَنْ مَدَحَهُ الله وَأحَبَّهُ.
و دوستدار ما آن كسی است كه مورد مدح و ستایش و محبّت پروردگار است.
مَعاشِرَ النَّاس!
ای مردم!
ألا وَإنِّی مُنْذِرٌ.
آگاه باشید من (مُنذِر) بیم دهنده ام.
وَعَلِی هادٍ.
و علی هادی و راهنماست.
مَعاشِرَ النَّاس!
ای مردم!
ألا إنَّ خاتَمَ الأئِمَّةِ مِنَّا الْقائمُ الْمَهْدی.
آگاه باشید آخرین امام از خاندان ما، امام قائم مهدی است.
ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.
آگاه باشید اوست غلبه كننده بر هر آئین.
ألا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.
آگاه باشید او انتقام گیرنده از ستمكاران است.
ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحصُونِ وَهادِمُها.
آگاه باشید او گشاینده دژهای استوار، و ویران كننده باروهای مستحكم است.
ألا إنَّهُ قاتِلُ كُلَّ قَبیلَةٍ مِنْ أهْلِ الشِّرْكِ.
آگاه باشید! او نابود كننده قبائل مشركین است.
↑صفحه ۷۲↑
ألا إنَّه مُدْرِكُ بِكُلِّ ثار لِاوْلیاءِ الله.
آگاه باشید او دادخواه خون های به ناحق ریخته اولیاء خداست.
ألا إنَّه النّاصِرُ لِدِینِ الله.
آگاه باشید او حامی دین خدای عزّوجلّ است.
ألا إنَّه الْغَرّافُ مِنْ بَحْر عَمِیق.
آگاه باشید او پیمایشگر دریای ژرف حقائق و معانی است.
ألا إنَّه یسِمُ كُلِّ ذِی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ.
آگاه باشید او به هر صاحب فضلی، نشان افتخار عطا می كند.
وَكُلَّ ذِی جَهْل بِجَهْلِهِ.
و هر نادانی آلوده را به نادانی اش آگاه می سازد.
ألا إنَّه خَیرَةُ الله وَمُخْتارُهُ.
آگاه باشید او برگزیده خداوند و منتخب الهی است.
ألا إنَّه وارثُ كُلِّ عِلْمٍ.
آگاه باشید او وارث همه دانش هاست.
وَالْمُحیطُ بِهِ.
و بر تمامی علوم احاطه دارد.
ألا إنَّه الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ- عَزَّوَجَلَّ.
والْمُنَبِّهُ بِأمْر إِیمانِه.
ألا إنَّه الرَّشِیدُ السَّدِیدُ.
آگاه باشید او آشنا به كمال رشد و استواری است.
ألا إنَّه الْمُفَوِّضُ إلَیهِ.
آگاه باشید او كسی است كه اجرای دستورات الهی به او واگذار شده
↑صفحه ۷۳↑
است.
ألا إنَّه قَدبَشَّرَ مَنْ سَلَفَ بَینَ یدیهِ.
آگاه باشید او كسی است كه رجال الهی پیش از او، ظهورش را بشارت داده اند.
ألا إنَّه الْباقِی حُجَّةً.
آگاه باشید او حجّت پاینده الهی است.
وَلا حُجَّةَ بَعْدَهُ.
كه حجّت دیگری بعد از او نیست.
وَلا حَقَّ إلّا مَعَهُ.
و هیچ حقی نیست مگر آن كه با اوست.
وَلا نُورَ إلّا عِنْدَهُ.
و هیچ نوری نیست جز آن كه نزد اوست.
ألا إنَّه لا غالِبَ لَهُ وَلا مَنْصُورَ عَلَیهِ.
آگاه باشید او یگانه رهبر الهی است كه احدی بر او چیره نگردد و كسی را در برابر او نمی توان یاری كرد.
ألا وَ إنَّه وَلِی الله فِی أَرْضِه.
آگاه باشید او ولی خدا در بسیط خاك.
وَحُكْمُهُ فِی خَلْقِهِ.
فرمانروایی حق میان خلق.
وَأمِینُهُ فِی سِرِّهِ وَعَلانِیتِهِ.
و امین حق تعالی در آشكار و نهان است.
↑صفحه ۷۴↑
وضعیت پس از ظهور در روایات:
«... وَ لْایتْرُكُ بِدْعَةً الَّا ازالُها وَلْاسُنَّةً الَّا اقامُها «۱».»
هیچ بدعتی را وانگذارد مگر اینكه آن را از ریشه بركند، و از هیچ سنّتی نمی گذرد، مگر اینكه آن را بر پا خواهد فرمود.
حضرت رضا (علیه السلام) در اجرای عدالت پس از ظهور می فرماید:
فِاذا خَرَجَ اشْرَقَتِ الْأرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ میزانَ العَدْلِ بَینِ النَّاسِ فَلا یظْلِمُ احَدٌ احَداً.»
«وقتی او قیام كند، زمین به نور پروردگار روشن گردد، و آن حضرت ترازوی عدالت در میان خلق نهد، پس (چنان عدالت را جاری كند كه) هیچ كس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد «۲».»
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند: به خدا قسم، عدالت را در خانه های مردم خواهد برد، آنچنان كه سرما و گرما به درون خانه ها نفوذ می كند «۳».
امام باقر (علیه السلام) فرمود: وقتی قائم ما قیام كند دست (عنایت) خویش بر سر بندگان خدا نهند، و به بركت آن عقل و خرد آنها به كمال رسد «۴».»
-----------------
(۱). بحارالانوار، ج ۵۸، ح ۱۱ ص ۱۱
(۲). همان ج ۵۲، ص ۳۲۱
(۳). همان، ص ۳۶۲.
(۴). بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۳۶ ح ۷۱.
↑صفحه ۷۵↑
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: (در آن ایام) خداوند وحدت و الفت بین قلوب پریشان و پراكنده برقرار كند «۱».
پیامبر اسلام در توصیف دولت حضرت مهدی (علیه السلام) فرموده است:
«... خداوند (روح) بی نیازی را در دل های بندگان قرار می دهد «۲»»
موانع ظهور حجّت خدا:
او برای چه می آید؟
قلبها مالامال از عشق اوست، هر جا نشانی از او می یابیم، همچون شمعی در برگرفته، گرد آن می آئیم تا او را ببوئیم و عرض ارادت كنیم و اشك شوق بریزیم. سالها صبح هر جمعه، همراه میلیونها نفر، در دعای ندبه و دعای سمات و...، باگریه و زاری، با دلی سوخته از ظلم و جور و فتنه های روزگار و مشكلات مالی و خانوادگی و...، طلب ظهورش را داریم. در دعاها همچون عاشقان به وصال نرسیده می نالیم و اشك می ریزیم. صبر عاشقان به سر رسیده و تاب تحمّل دوری معشوق را ندارند، اما با این همه عشق و شور و محبّت و دعای فرج و صدقه ها، چرا نمی آید؟ آیا او برای آمدن، همین را می خواهد؟
گفتند همین را می خواهد، ما كه انجام می دهیم، پس چرا نمی آید؟
همیشه منتظریم او بیاید، و بساط ظلم و جور و فتنه ها خنّاسان و
-----------------
(۱). اكمال الدین و النعمة ج ۲ ص ۵۴۸ باب ۵۵ ح ۷
(۲). بحارالانوار ج ۵۲، ص ۳۹۰ ح ۲۱۲
↑صفحه ۷۶↑
بدعت گذاران را برچیند، همیشه صبری طاقت فرسا می كنیم، تا صاحب عصر خود بیاید، و جواب ظالمان رابدهد. امّا چرا نمی آید؟
انتظار با عشق سوزناك خیلی سخت است. با چشمی گریان، با دلی عاشق دور دستها را می نگریم، شاید به خاطر این دلها بیاید. اما باز هم نمی آید. علت چیست؟ چه باید كرد تا او بیاید؟ هر چه توانستیم دعا و گریه كردیم ولی نیامد. از خود او برای ترك گناهان ریزو درشت مان استمداد می جوئیم تا با قلبی سالم از هواهای نفسانی و چشمی پاك ملاقاتش كنیم، اما باز نمی آید. می پرسیم تعداد آنهایی كه سعی می كنند گناه نكنند كم نیست حداقل در مشهد و قم به صدها هزار نفر می رسد، امّا باز، چرا نمی آید؟ او كه فقط ۳۱۳ نفر یار می خواهد، با این همه عاشق چرا نمی آید؟ انتظار خیلی سخت است، ما كه دیگر نماز می خوانیم، بیشتر اوقات اوّل وقت و گاه در مسجد می خوانیم، روزه هم می گیریم، حجاب را رعایت می كنیم، و به بد حجابها تذكّر می دهیم، ریش نمی تراشیم، خیلی وقتها راست حرف می زنیم، در پی نانی حلال صبح را به شب می رسانیم، گاهی در دل شب با خدا راز و نیازی داریم، بارها مكّه، سوریه و كربلا مشرّف شده ایم، صدقه ها و اطعام می دهیم، صبح تا شب ذكر خدا، بر زبان ما جاریست، مرتّب دیگران را به تقوا و حفظ حریم دستورات الهی، دعوت می كنیم، بعضی از ما در كسب علم و دانش و تعلیم و تعلّم،
↑صفحه ۷۷↑
فرصت گناه هم پیدا نمی كنیم، هرگز با افرادی كه گناه علنی می كنند نشست و برخاست نمی كنیم، تعدادمان به میلیونها نفر می رسد، ولی باز نمی آید، باید كاری دیگر كنیم تا او بیاید؟ هر چه گفتند انجام دادیم، ولی هنوز منتظریم، چه كنیم؟ باید علّت را بیابیم، شاید اینها كه كردیم، همانی نبوده كه او می خواهد، باید فكر كنیم، دوباره كارنامه هایمان را زیرورو كنیم تا بفهمیم چرا نمی آید؟ حكایتی غریب است او بر ما می گرید، ما بر او، او بر دوری ما از خود می گرید، ما بر دوری او از ما!!! او فاصله اعمال ما را از دستور خدا می بیند و می گرید، و ما فاصله مكانی او را از خودمان می بینیم و می گرییم!! او از ما عمل می خواهد، ما از او لبخند بدون توجّه به عمل!!! او عاشق فداكار می خواهد و ما عاشق راكد.
پس از ماهها فكر و بررسی و جستجو در كتابها، او را تنها یافتم، غریبی با میلیونها عاشق سینه چاك، مگر ممكن است؟ آری، حقیقتی تلخ را، یافتم، حتّی در كتابها هم از اصول شیعه تنها اصل امامت را، یافتم كه مستند به آیات و روایات و متقن بود، اما در دبستان خواندیم اصول شیعه دو اصل است: امامت و عدل، هر چه در تشریح مذهب شیعه نوشته شده بود، اصل امامت بود امّا عدل...، همان اصلی كه خداوند حكیم به خاطر آن ۱۲۴ هزار پیامبر فرستاد، همان اصلی كه ۱۱ امام معصوم را شهید كرد، همان اصلی كه زینب را قهرمان كربلا كرد، همان اصلی كه هر روز در سرتاسر كره خاكی با خون هزاران شهید سیراب نمی گردد، دریافتم آنچه مفقود است، این است كه، این اصل متروك
↑صفحه ۷۸↑
شده، و گاه ابزاری برای به مسند رسیدن سیاستمداران و احزاب سیاسی و...، تا دل مردم را همراه با رأی به دست آورند، و در انتخابات یادی از آن می كنند و می گذرند، تا صباحی دیگر، باز به كار آید. وای بر ما، یعنی اصول شیعه را واگذاشتیم؟ اصلی كه برای محو آن، فرق علی راشكافتند، همان اصلی كه به خاطر آن امامت ائمه (علیه السلام) را انكار نموده و حكومت را غصب نمودند، ما نیز همان كردیم كه گذشتگان كردند، ولی هر روز، فقط آنها را لعن و نفرین می كنیم و خود...
آری، ما همچون گذشتگان، امام ساكت می خواهیم تا مقدّس بداریم بدون عدالت، می خواهیم او را در هاله ای از نور، ساكت و لبخند زنان ببینیم و ببوئیم، اما اگر سخن گوید اگر فرزند زهرا (علیه السلام) بار دیگر ندای هیهات من الذّله در دهد، اگر بخواهد بار دیگر اموال حرام را از كابین زنان بیرون آورد، اگر باز بگوید، دین را به مصلحت خود تحریف نكنید، اگر بگوید ایده های دشمنان اسلام و افكار التقاطی (جامعه مدنی اسلامی «۱»، فمینیسم اسلامی «۲»، دمكراسی اسلامی و...)
را به نام اسلام، به خورد مردم ندهید، سلیقه های شخصی خود را حكم اسلام تلقّی نكنید، با دشمنان اسلام، برای ناقص و قدیمی و
-----------------
(۱). عدم سازگاری اسلام و ایده جامعه مدنی به قلم نگارنده، و نیز صفحه ۱۱ روزنامه رسالت خرداد ۸۰
(۲). روزنامه رسالت ۱۲ و ۵ اردیبهشت ۱۳۸۱ ص ۱۳ در دو قسمت، مقاله ردّ كنوانسیون رفع تبعیض از زنان.
↑صفحه ۷۹↑
غیر علمی جلوه دادن اسلام تبانی نكنید، اسلام مظهر آزادی و حریت است، مسلمان یعنی آزاد از هر قید و بندی، و تسلیم اوامر خدا، و اگر باز بگوید، واجب را انجام دهید و حرام را واگذارید، واجب و حرام خدا تعطیل و تفسیر بردار نیست، حكم قطعی قرآن است، آیا باز عاشق خواهیم بود؟ آیا باز برای تعجیل اش دعا و مویه خواهیم كرد؟
یا دیگر او را نمی خواهیم، چون او را برای دنیای خود می خواهیم او دنیای ما را به هم می ریزد او را برای خود می خواهیم نه برای دین، اگر باز بگوید مسلمان عملی باشید، نه كلامی، با شمشیر با او روبرو می شویم، از این روست كه خداوند حكیم از تیغ شمشیر مسلمان و غیر مسلمان، در پس پرده غیب نگه داشته، تا روزی كه مسلمان شویم!! فقط او را بخواهیم. وای بر ما، او كه خیلی تنهاست، در میان جمع غریب است، باید به تنهایی او ناله كنیم، و از اعمال خود مویه كنیم كه او را تنها گذاشتیم، او جایی نرفته كه بیاید او نزدیك ماست، از خود ما به ما نزدیك تر است، او منتظر است، نه ما، او منتظر است، تا ما او را یاری كنیم، اما نه با عشق و محبّت و گریه خالی، بلكه كمر همّت بربندیم و انقلاب مهدی عج الله فرجه را از درون خود شروع كنیم، پس از انقلاب درونی و مسلمان شدن واقعی، با كمك او، ریشه ظلم و بدعتها.
شبهه سازی را بر كنیم، در این راه سر از پا نشناسیم، از جان و مال و عمر و آبرو و... دریغ ننمائیم. باید كارنامه ها را زیر و رو كنیم، باید
↑صفحه ۸۰↑
طرحی نو دراندازیم، كارهایی كه باید بكنیم، خیلی زیاد است، و وقت بسیار تنگ، باید ثابت كنیم اگر بیاید مثل یازده تای دیگر نخواهیم كشت، عادل باش تا عادل نكشی. باید اموال حرام را به صاحبش برگردانیم، پستی كه، به نام دین برای دنیا بدون صلاحیت، با لباس دین گرفته ایم پس دهیم، بدعتهایی به نام دین را به مردم بگوئیم، خلاصه برای انقلاب مهدی (عجّل الله فرجه) از درون خود حركت، و از خانواده و اجتماع خود شروع كنیم، او خود كمك خواهد كرد. باید نتیجه كارنامه، این باشد كه او را در كنار خود یابیم و عشق و عدالت را با هم داشته باشیم. برای دیدن اش، برای همراهی اش، از خود حركت كن تا به او برسی، اگر بپاخیزی خود را در كنار او خواهی یافت او همین جاست در كنار ما، بپاخیز، علی با فرق شكافته منتظر توست، زهرا، با دوازده گل منتظر توست، حسین با سر بریده منتظر توست، حتّی علی اصغر و رقیه هم منتظر تواند، یوسف زهرا منتظر توست، بپاخیز، از چه نشستی، همه اینها منتظرند تا دین خدا را یاری كنی و عدالت بگستری و به امام معصوم تحویل دهی، به جای حرف عدالت قضایی و عدالت اجتماعی و آزادی و...، مؤمن عملی باشی، اگر عدالت باشد اگر ما، همه عادل باشیم و مسلمان، او حتماً خواهد آمد، وعده خدا حتمی است، بپاخیز، تا، او از پس پرده غیبت، نمایان شود و حكومت عدل را به دست گیرد.
از كعبه دل حركت كن، با سلاح عدل سرزمین عشق را در نورد، و خلق را از عدالت سیراب گردان، در این راه استادت خدا، كتابت
↑صفحه ۸۱↑
قرآن، یاور راهت یوسف زهرا، از هیچ كس حتّی خودت فرمان نبر، دستور خدا را ملكه روحت كن اگر چنین كنی حتماً خواهد آمد، او منتظر همین حركت توست، دعا می كند كه چنین كنیم بپاخیز، می توانی، اگر بخواهی، او یاریت می كند، فردا خیلی دیر است، اكنون بپاخیز.
انقلاب مهدی هم چند تا عباس و زینب كبری می خواهد.
وفاداری و ولایت مداری و عشق و غیرت عباس را چقدر در خود ایجاد كردیم؟
ولایت مداری و جمیل دیدن زینب قهرمان كربلا را چقدر در یاری امام زمان با مصائب یاری ولی خدا در خود زنده كردیم؟
وصیت نامه شهید امین احمدی تبار:
«می روم تا ثابت كنم كه من مسلمانم و عاشق مهدی (علیه السلام) ای مادرم به همه بگو كه لاله من هم عاشق بود، عاشق مهدی (علیه السلام)»
↑صفحه ۸۲↑
با حسین زمان خود چه كرده ایم؟
برخی مشابهات قیام امام حسین (علیه السلام) با عصر حضرت ولی عصر عجّ الله تعالی فرجه و زمان ظهور حضرت:
۱- بدعت ها و تحریفات، دین اسلام را وارونه كرده، از اسلام نام باقی مانده و محتوا تغییر یافته است، و مستكبران و ظالمان بر اكثریت مسلمانان و مردم جهان حكومت می كنند.
۲- یاران و اصحاب و دوستان حضرت و مؤمنین واقعی جان و مال و آبرو بر كف نهاده و با تحریفات و بدعت ها مبارزه كرده و تلاشی بی وقفه و خستگی ناپذیر در تبلیغ دین اسلام به مسلمین و جهانیان دارند، و در حمایت از اسلام و ولایت هیچ محدودیتی نمی بینند.
۳- دشمنان اسلام با تمام قوا و امكانات موجود در حذف دین اسلام و مسلمانان واقعی به ویژه شیعه و حكومت های اسلامی جنگ پیدا و پنهان دارند. دشمنان زیاد و قدرتمند و دوستان اندك و بی یاور و فاقد امكانات هستند.
۴- هدف ظهور و قیام حضرت برای اصلاح و اجرای احكام دین و آیین اسلام است.
۵- عاشقان و یاران كلامی، با انگیزه های دنیوی و فریفته دنیا زیاد دارد. حضرت تنها وبی یاور است، امّا هزاران یار كلامی مدّعی یاوری حضرت را دارند، كه با كمترین بروز سختی و امتحان و آزار و اذیت دشمنان پیدا و پنهان عقب نشینی اختیار نموده، طرفداری كلامی از حجّت خدا را هم رها می كنند، و به دنیا مشغول می شوند و دیگران را
↑صفحه ۸۳↑
توصیه می كنند، مراقب امور زندگی خود باشند و به چیزی دیگر كار نداشته باشند، لذا عافیت طلبی و مصلحت اندیشی جزو فرهنگ عمومی است، امّا حضرت چند تا عبّاس و زینب می خواهد و بس.
۶- غفلت زدگی و جهالت اكثریت مردم و تعطیلی و یا وارونه انجام دادن بسیاری از احكام حیات بخش دین اسلام و تثبیت فرهنگ بیگانگان در بین مسلمانان.
۷- قلّت مسلمانان واقعی و ولایت مدار و تلاش دشمنان اسلام بر تضعیف و آزار و اذیت آنان به انحاء مختلف، بیت المال عمومی در اختیار اقلیت است، و اكثریت مسلمانان و مردم جهان در فقر به سر می برند.
۸- وقتی ولی عصر (عجّل الله فرجه) ظهور می كند، و دین اسلام را بر مردم عرضه می كند، مردم تصوّر می كنند، دین دیگری آورده است.
۹- پس از اعلام رسالت و معرّفی خود و دعوت از مردم برای اطاعت از ولی معصوم، عدّه ای از مردم و حكومت ها و ولایت معصوم را نمی پذیرد، و در صدد انكار منجی عالم بشریت و جانشینی پیامبر خدا برآمده و با وی می جنگند.
۱۰- تلقّی ایجاد نشاط و آرامش و عرفان! با انواع موسیقی از جمله موسیقی حرام در بین افراد و مجالس عمومی و رسمی و مراكز دولتی و...
۱۱- تظاهر به دین داری و با وجود پول و مقام و شهرت درد دین، در كلام گرفتن، فرهنگ عمومی شده است.
↑صفحه ۸۴↑
۱۲- ظاهر و باطن افراد یكسان نبوده، و در اكثریت مردم فاصله بسیاری دارد، به طوری كه شناسایی مؤمن واقعی از غیر مؤمن و حقّ از باطل بسیار سخت است.
۱۳- راستگویی و صداقت عملی ساده لوحانه و دروغ گویی و تزویر در عمل و گفتار نشانه زیركی و دانایی است.
۱۴- عمل به واجبات و موازین شرعی و پرهیز از حرام و گناه، در بین اكثریت مردم مطرود، و نشانه كم عقلی و بیسوادی است، و انجام انواع گناه، نشانه دانایی و قدرت عقلی و توان تدبیر و اندیشه است.
امام حسین (علیه السلام) می فرمایند:
اللّهُمَّ إنَّكَ أنَّهُ لَمْ یكُنْ ما كانَ مِنَّا تَنافُساً فی سُلْطانٍ، وَ لا إلتماساً مِنْ فُضُولِ الْحطَامٍ وَلكِنْ لِنُرِی الْمَعالِمِ مِنْ دِینِكَ وَ تُظْهِرَ الإصلاحِ فی بِلْادِكَ وَیأمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ وَیعْمَلَ بِفَرائضِكَ وَسُنَنِكَ وَ احْكامِكَ. «۱» «خدایا، تو می دانی كه آنچه اتفاق افتاد، برای مسابقه در قدرت یا خواستن چیزی از متاع فانی این جهان نبود، بلكه همه بدان جهت بود كه نشانه های دینت را بنمایانیم و در شهرهای تو دست به اصلاحات زنیم، تا بندگان ستمدیده ات ایمن شوند و احكام متروك دین تو دوباره به جریان افتد.
-----------------
(۱). تحف العقول، ص ۲۳۹
↑صفحه ۸۵↑
با خون حسین چه كرده ایم؟
حال چه كنیم، قبل از اینكه ذرّیه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بار دیگر بر سر نیزه رود، حقّ و باطل را بشناسیم؟ آیا راهی هست جبهه باطل را در لفافه های گوناگون شناسایی كنیم و با آن به مبارزه پردازیم؟ قرآن كریم در این باره می فرماید:
«یا أَیها الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا الله یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» «۱» ای اهل ایمان اگر خدا ترس و پرهیزكار باشید، خدا راه شناخت حقّ و باطل را برای شما قرار می دهد.
«بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمِینَ.» «۲» «وَمَنْ یتَّقِ الله یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَمَنْ یتَّقِ الله یجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یسْراً. «۳» هر كس خدا ترس شود، خدا راه خارج شدن (از گناهان و بلا و حوادث سخت) را بر او گشاید. هر كس خداترس شود، خدا كار او را آسان می گرداند.
رمز دریافت امداد الهی و بصیرت و بینش و شناخت حقّ و باطل تنها در تقواپیشگی و انجام كامل دستورات الهی است. البتّه به میزان رعایت تقوا، امتحان الهی برای تثبیت ایمان و تقوا در انسان انجام
-----------------
(۱). سوره انفال/ ۲۹
(۲). آل عمران/ ۱۲۵
(۳). طلاق/ ۲ و ۴
↑صفحه ۸۶↑
گیرد، چنانكه خداوند حكیم در قرآن می فرماید:
«وَلَنَبْلَوَنَّكُمْ حَتّی نَعْلَمَ الُمجاهِدِینَ مِنْكُمْ وَالصّابِرِینَ وَنَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ.» «۱» و البتّه شما را در مقام امتحان می آوریم تا آن كه در راه خدا مجاهده و كوشش دارد و مقام صبرش را معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما را هم بیازمائیم.
«وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیرِ فِتْنَةً وَ إِلَینا تُرْجَعُونَ.» «۲» شما را با امور بد و نیك آزمایش می كنیم و به سوی ما برمی گردید.
بنابراین، عمل آگاهانه و هدفدار، با بصیرت و بینش و درك كامل از خود و اطراف خود و در نهایت، خداشناسی و انجام اعمال صالح و دفاع از حریم دین و ولایت، در سایه تقوا، كه ترك محرّمات و انجام واجبات در تمام امور است، میسر می گردد.
مرهم دل اهل بیت (علیه السلام) ظهور منتقم ثارالله است. مخاطب ندای هل من ناصر ینصرنی سیدالشهداء، تا ظهور حضرت حجّت، تمام مردم جهان به ویژه شیعه می باشد. آیا پاسخ دهنده ای در صحرای كربلا كه كلّ ارض كربلا و كلّ یوم عاشورا هست، به مهدی زهرا كه یاور می جوید، وجود دارد؟ آیا مهدی زهرا یاور و عاشق كلامی و ظاهری می خواهد یا همچون عبّاس و زینب فدایی می طلبد؟ چرا تاكنون این همه اظهار علاقه های كلامی و جشن ها و خواندن زیارات، مظلوم عالم را یاری نكرده است؟ جز این است كه یاری ولی معصوم
-----------------
(۱). محمّد/ ۳۱.
(۲). انبیاء/ ۳۵
↑صفحه ۸۷↑
یوسف زهرا همان شرایطی را می طلبد كه یاران سیدالشهداء در شب عاشورا در صحرای كربلا در مقابل دشمن داشتند، عاشق دل باخته و جان باخته و در بند یار، امّا شیری درنده در برابر خصم. آیا حسین زمان چنین یاری دارد؟ یا این كه... هنوز هم حسین را می كشند، هنوز هم عباس را می كشند، هنوز هم زینب را به اسیری می برند. هنوز هم فرزند زهرا كمك می خواهد، تا ریشه ظالم را از زمین بركند، پس باید، با سلاح ایمان و سپر تقوی و هر آن چه داریم بر كف نهاده و تقدیم ذرّیه پیامبر خدا كرده و با پشتوانه اخلاص برای حكومت جهانی اسلام یاری اش نمائیم. اكنون نیز دیر است، همه رفتند، حسین با زن و فرزند، و هاشمیان و چند نفر یار جان باخته در صحرای كربلا تنها مانده و منتظر ماست. آیا ندای من ناصر ینصرنی را می شنوی؟ او بر ما می گرید كه چرا از قافله حسینیان عقب ماندیم. هنوز فرصت باقی است، حرّ آخرین نفر بود، هنوز ظهر عاشورا فرا نرسیده است. حسین منتظر یاران است. به پا خیز بدون كلام، بدون ادّعا، فقط بین خود و حسین بپا خیز، و شهید بپرور با هر چه داری یاری كن، خواهی دید، یزیدیان با دیدن یاوران حسین كه جان باخته و دل باخته به میدان آمده اند، از بین خواهند رفت، فاطمه زهرا و زینب كبری آرام خواهند گرفت. آیا چنین یاوری هستی؟!
خوب بیاندیش، آن كه حاكم و شاهد است، فقط خدا و معصوم است نه مردم، پس، به خدا و معصوم پاسخی بده، یك حسین دیگر را به ما سپرده اند، با او چه كرده ایم؟! مبادا، بار دیگر حسین زمان ات بی یاور بماند، مبادا بار دیگر، علی اصغر به قربانگاه برود، مبادا، زینب بر قتلگاه فریاد وا محمّدا سر دهد، مبادا فاطمه زهرا بار دیگر ناله سر
↑صفحه ۸۸↑
دهد، غریب مادر، اگر ناله سر دهند یوم تبلی السرائر چه خواهیم كرد؟ اینان از ما یار بی سروپا و دست از جان شسته می خواهند، زاهد شب و شیر روز می طلبند. آیا چنین هستی؟! اگر حرّ هم شدی می پذیرند، فقط بپا خیز و حركت كن به سوی ولایت، بپا خیز.
وصیت نامه شهید سید علی اصغر اخلاقی:
«من می روم تا شاید نینوایی را بیابم و در عاشورای آن هدیه ناقابلی در راه پیروزی حقّ بر باطل و اسلام بر كفر در پیشگاه مولایم مهدی (علیه السلام) تقدیم نمایم»
موانع ظهور در روایات:
بدعتها و بدعت گذاران در دین:
بعد از فوت پیامبر اسلام، دشمنان خدا برای از بین بردن دین، انواع تحریفات را به نام نقل قول از پیامبر وارد اسلام نمودند، تا دین خدا را آن گونه كنند، كه می خواهند، لذا بدعت گذاری از صدر اسلام تاكنون از سوی دشمنان خدا و دین اسلام همواره بوده، و ضایعه های جبران ناپذیری به دین وارد كرده است، چنانكه علی (علیه السلام) در تأثیر بدعت در دین می فرماید: «ما هَدَمَ الدینَ مِثْلِ الْبَدِعَ «۱»
هیچ چیز مانند
-----------------
(۱). بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۹۱
↑صفحه ۸۹↑
بدعت هادین را ویران و تباه نكرده است.» همچنین حضرت در معرّفی بدعت گذاران می فرماید: بدعت گذاران كسانی هستند كه با فرمان خدا و كتاب او و پیامبرش مخالفت می ورزند، و بر اساس رأی و هواهای نفسانی خود عمل می كنند، هر چند شمار آنها بسیار باشد «۱» پیامبر اسلام در اقدام علماء در بدعتها فرمودند: «هر گاه بدعت ها در میان امّتم آشكار شوند، بر عالم است، كه علم و دانش خود را آشكار سازد، هر كس چنین نكند، نفرین خدا بر او باد «۲».»
در حدیثی «۳» از امام صادق (علیه السلام) در مفاسد و گناهان و بدعتها و انحرافات دین در آینده جوامع بشری كه كاملا با اوضاع آخرالزمان مطابقت داشته و بدین لحاظ صحّت سند مشخص شده و تحقّق پیش گویی فرزند پیامبراسلام را بعد از ۱۴ قرن از ظهور اسلام، كه حاكی از واقع شدن در زمان نزدیك به ظهور حجّت خدا می باشد به وضوح می بینیم. برخی از موانع ظهور را از این حدیث نقل كرده و مطالعه كامل و مصادیق آن رابه عهده خوانندگان می گذاریم:
۱- وَرَأیتَ أهْلَ الباطِلِ قَدْ اسْتَعْلُوا عَلی أهلِ الْحَقِّ؛
اهل باطل را می بینی كه بر اهل حقّ پیروز و مسلّط شوند.
۲- وَ رأیتَ الْمُوْمنَ صامِتاً لا یقْبَلُ قَوْلُهُ؛
مؤمنی را می بینی كه ساكت است، زیرا سخن اش قبول نمی شود.
-----------------
(۱). میزان الحكمة، ح ۱۶۳۲.
(۲). همان ح ۱۶۴۹
(۳). روضه كافی، كلینی، ص ۴۲- ۳۶ ح ۷
↑صفحه ۹۰↑
خواهرم، برادرم
تاكنون چقدر بر شناسایی بدعتها و از بین بردن آنها تلاش كرده ای؟ چقدر دین خدا را یاری كرده ای؟
چقدر در عمل خودت و دیگران از بدعت گذاران پیروی نكرده ای؟ برای صبح ظهور چه خواهی گفت؟ خیلی دیر شده، دین خدا را از بدعت ها و انحرافات پاك كن باید امانت را به صاحبش برگردانیم.
۳- وَ رأیتَ الْفاسِقَ یكْذِبُ وَلایرَدُّ عَلَیهِ كِذْبُهُ وَ فَریتُهُ؛
و فاسق را می بینی كه دروغ می گوید و دروغ و تهمت اش ردّ نمی شود.
۴- و رأیتَ مَنْ یمْتَدِحُ بِالْفِسْقِ یضْحَكُ مِنْهُ وَلایرَدُّ عَلَیهِ قَوْلُهُ.
و فاسق را می بینی كه بر فسق خود می بالد و سخن اش رد نمی شود.
۵- وَرأیتَ الرَّجُلَ ینْفِقُ الْمالَ فی غَیرِطاعَةِ الله فَلْا ینْهی وَلایوخَذُ عَلی یدَیهِ.
و مرد (زن و مرد) را می بینی كه مال خود را در گناه و نافرمانی خدا خرج می كند و كسی او را نهی نمی كند و جلویش را نمی گیرد.
۶- وَ رَأیتَ الناظِرَ یتَعَوذُّ بِالله مِمَّا یری الْمُوْمِنُ فِیه مِنَ الاجْتِهادِ.
و ناظری را می بینی كه از كوشش مؤمن در راه خدا، تعجّب می كند و
↑صفحه ۹۱↑
به خدا پناه می برد.
۷- وَ رأیتَ أصْحابَ الآیاتِ یحْتَقِروُنَ وَ یحْتَقِرُ مَنْ یحِبِّهُمْ.
و اهل قرآن و دوستانشان را می بینی كه تحقیر می شوند.
۸- وَ رأیتَ التأنیثَ فی وَلَدِالعَبَّاسِ قَدْ ظُهَرَ وَ أَظْهَرَ الْخِضابِ وَامْتَشُطُوا كَما تَمْشِطُ الْمَرْأَةُ لِزَوْجِها.
و زن صفتی را در فرزند عباس می بینی كه علنی شده است و مردان برای مردان لوازم آرایش به كار برند و موی خود را چنان آرایش كنند كه زن موی خود را برای شوهر می آراید.
۹- وَ كانَ الرِّبا ظاهِراً لایعیرُ.
رباخواری علنی می شود و رباخوار نكوهش نمی گردد.
۱۰- وَرأیتَ النَّاسَ یعْتَدُونَ بِشاهِدِ الزُّورِ.
و مردم را می بینی كه به شاهد دروغگو اهمیت دهند (و بدین وسیله به حقّ یكدیگر تجاوز كنند).
۱۱- وَ رَأیتَ الْحَرامَ یحَلِّلُ، وَ رَأیتَ الْحَلالَ یحَرِّمُ.
حلال ها را می بینی كه حرام شمرده می شود و حرام ها را می بینی كه حلال می گردد.
۱۲- و رأیتَ الّذَینَ بِالرَأی وَ عُطِّلَ الْكِتابُ وَ أحْكامُهُ.
و قوانین الهی را می بینی كه طبق سلیقه افراد تفسیر می شود، و كتاب خدا و احكام آن تعطیل شده است.
↑صفحه ۹۲↑
۱۳- وَرأیتَ الْلَّیلَ لا یسْتَخْفی بِه مِنَ الْجُرأةِ عَلَی الله.
و می بینی (از شدّت بی حیایی) از جرأت بر خداوند، از تاریكی شب استفاده نمی كنند (علناً در روز معصیت می كنند)
۱۴- وَ رَأیتَ الْمُوْمِنَ لا یسْتَطیعُ أنْ ینْكِرُ الَّا بِقَلْبِه.
مؤمن را می بینی كه فقط در دل می تواند منكر را انكار كند.
۱۵- وَ رَأیتَ العَظیمُ مِنَ الْمالِ ینْفِقُ فِی سَخَطِ الله عَزَّوَجَلَّ.
سرمایه های عظیم را می بینی كه در راه خشم خداوند صرف می گردد.
۱۶- وَ رأیتَ الْوُلاةَ یرْتَشُونَ فِی الْحُكْمِ.
و قضات و داوران را می بینی كه در حكم رشوه می گیرند.
۱۷- وَ رَأیتُ الْوِلایةُ قِبالَةُ لِمَنْ زادَ
و پست های مهمّ (اصلی و كلیدی) را می بینی كه به دست كسی می افتد كه بیشتر خرج كند.
۱۸- وَ رَأیتَ الْمَلاهی قَدْ ظَهَرَتْ یمُرُّبِها، لایمْنَعُها احَدٌ احَداً وَلا یجْتَری أَحدٌ عَلی مَنعِها.
و سرگرمی های ناسالم را می بینی كه ظاهر شده و كسی از آن جلوگیری نمی كند، چون جرأت منع آن را ندارد.
۱۹- وَ رَأیتَ مَنْ یحِبُّنا یزَّوِرُ وَ لا تَقْبَلُ شَهادتِه.
دوستداران ما را می بینی كه دروغگو شمرده می شوند و شهادتشان
↑صفحه ۹۳↑
پذیرفته نمی شود.
۲۰- وَ رَأیتَ الْقُرْانَ قَدْ ثَقَلَ عَلَی النَّاسِ اسْتِماعِه وَ خَفَّ عَلَی النَّاسِ اسْتِماعِ الْباطِلِ.
و می بینی شنیدن از قرآن بر مردم گران آید و شنیدن باطل آسان و سبك.
۲۱- وَ رَأیتَ الْحُدوُدَ قَدْ عُطِّلَتْ وَ عَمِلَ فیها بِالأَهْواءِ
حدود الهی را می بینی كه تعطیل شده است و هرگونه بخواهند در آن عمل می كنند.
۲۲- وَ رَأیتَ المَساجِدَ قَدْ زُخْرِفَتْ.
مسجدها را می بینی كه به زرو زیور آراسته شده است (ساختمان های زیبا و...)
۲۳- وَ رَأیتَ أصْدَقَ النّاسِ عِنْدَ النّاسِ الْمُفْتَری الْكِذْبُ.
و می بینی راستگوترین مردم نزد مردم، كسی است كه تهمت زننده و دروغ گو هست.
۲۴- وَ رَأیتَ الشَرَّ قَدْ ظَهَرَوا لِسَعْی بِالنَّمَیمَةِ.
و می بینی شرّ و فساد را كه علنی شده و سخن چینی رواج یابد.
۲۵- وَ رَأیتَ الْبَغْی قَدْفَشا
و می بینی ستم و تجاوز به حقوق یكدیگر علنی شده است.
۲۶- وَ رَأیتَ الْغَیبةَ تَسْتَمْلِحُ وَ یبَشِرُ بِها النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضَاً.
↑صفحه ۹۴↑
و می بینی غیبت به دهان مردم مزه كرده و مردم یكدیكر را به آن مژده می دهند. (خبر نابی از فلانی بدست آوردم...).
۲۷- وَ رَأیتَ طَلَبَ الْحَجِّ وَالْجِهادِ لِغَیرِ الله.
و می بینی حجّ و جهاد را برای غیر خدا انجام می دهند.
۲۸- وَ رَأیتَ السُلْطانَ یذِلُّ لِلْكافِرِ الْمُؤمنَ.
حاكم را می بینی كه مؤمن را به خاطر كافر خوار وذلیل می سازد.
۲۹- وَ رَأیتَ الرَّجُلَ مَعَیشَتِه مِنْ بَخْسِ الْمِكْیالِ وَالْمیزانِ.
مرد را می بینی كه از كم فروشی زندگی اش را می گذراند.
۳۰- وَ رَأیتَ یطْلُبُ الرِّیاسَةَ لِعَرْضِ الدُّنیا وَ یشْهُرُ نَفْسَهُ بِجَنبِثَ الِّلسانِ لِیتَّقَی وَ تَسْنَدُ الیهِ الامُورَ.
و می بینی آدمی كه ریاست را برای رسیدن به دنیا می خواهد و زبانش را به بدزبانی مشهور می كند تا از او بترسند و امور را به او واگذار كنند.
۳۱- وَ رَأیتَ الصَّلاةَ قَدْ اسْتَخَفَّ بِها.
و می بینی كه نماز را تخفیف و سبك می شمرند.
۳۲- وَ رَأیتَ النَّاسَ مَعَ مَنْ غَلَبَ.
و مردم را می بینی كه طرفدار و با كسی هستند كه غالب شود (كاری به حقّ و ناحقّ ندارند)
۳۳- وَ رَأیتَ طالِبُ الحَلالِ یذُمُّ وَ یعَیرُ، وَ طالِبَ الحَرامِ یمْدَحُ وَ یعَظِّمُ.
↑صفحه ۹۵↑
و می بینی كه حلال خوار نكوهش و سرزنش می شود و حرام خوار مورد ستایش قرار می گیرد و بزرگ داشته می شود.
۳۴- وَ رَأیتَ الْحَرَمَینِ یعْمَلُ فیها بِما لا یحِبُّ الله، لا تمنَعُهُمْ مانِعُ وَلا یحُوْلُ بَینَهُمْ وَ بَینَ الْعَمَلِ القَبِیحِ أَحدٌ.
و می بینی كه در مكّه و مدینه كارهایی را انجام می دهند كه خدا نمی پسندد، ولی كسی از آنها مانع نمی شود، و از عمل زشت آنان جلوگیری نمی كند.
۳۵- وَ رَأیتَ الرَّجُلَ بِشَیءٍ مِنْ الحَقِّ وَ یأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ عَن الْمُنكَرِ فَیقُومُ إلَیهِ مَنْ ینْصَحُهُ فی نفسِه فَیقُولُ: هَذا عَنْكَ مَوضُوعٌ.
آدمی را می بینی كه اگر كسی سخنی از حقّ می گوید و امر به معروف و نهی از منكر می كند، دیگران در برابرش می ایستند و او را نصیحت می كنند كه دست بردارد، و گویند این كار به عهده تو نیست (به تو چه مربوط است)
۳۶- وَ رَأیتَ النّاسَ ینْظُرُ بَعْضُهُم الی بَعْضٍ وَ یقْتَدوُنَ بأهْلِ الشَروُرِ.
و مردم را می بینی كه به یكدیگر نگاه می كنند (چشم هم چشمی) و از فاسدان شرور تقلید می كنند.
۳۷- وَ رَأیتَ كُلَّ عامٍ یحْدُثُ فِیهِ مَن الشَرِّ وَالْبِدْعَةِ اكْثَرُ مِمَّا كان.
و می بینی هر سال شرِّ و بدعت بیش تر شده و فزونی می یابد.
↑صفحه ۹۶↑
۳۸- وَ رَأیتَ العُقُوقَ قَدْ ظَهَرَ وَاسْتَخَفَّ بِالْوالِدَینِ وَ كانا مِنْ أسْوَء النَّاسِ حالًا عِندَ الْوَلَدِ وَ یفْرُحُ بأنْ یفْتَری عَلَیهِما.
نارضایتی والدین را می بینی كه آشكار شده است و فرزندان، والدین را تحقیر می كنند و آنها بدترین مردم در نزد آنان (فرزندان) هستند، و خوشحال می شوند كه به آنان تهمت زنند.
۳۹- وَ رَأیتَ النَّاسَ قَدْ اسْتُوُوا فِی تَرْكِ الامْرِ بِالْمَعرُوفِ وَالنَّهْی عَنْ الْمُنْكُرِ وَ تَرْكِ التَدَّینِ بِه.
و مردم را می بینی كه در ترك امر به معروف و نهی از منكر و ترك دین داری و تقید به آن یكسان عمل می كنند.
۴۰- وَ رَأیتَ الأذانَ بِالأجْرِ وَالصَّلاةَ بِالاجْرِ
و می بینی (موذّن) برای اذان و (امام جماعت) برای نماز مزد می گیرد.
۴۱- وَ رَأیتَ الْمَنابِرَ یوْمَرُ عَلَیها بِالتَّقوی وَلایعْمَلُ القائِلُ بِما یأمُرُ.
و می بینی در منبرها به تقوا و پرهیزگاری امر می كنند، و گوینده به آنچه امر می كند، عمل نمی كند.
۴۲- وَ رَأیتَ الصَدَقَةَ بِالشِفاعَةِ لایرادُبِها وَجْهُ الله وَ یعْطی لِطَلَبِ النَّاسِ. و می بینی كمك به نیازمندان با توصیه و پارتی صورت گرفته و به مقصد خدا نبوده و برای مردم انجام می دهند.
↑صفحه ۹۷↑
هر كس شامل این احادیث نیست فقط این وضعیت را می بیند، یك وظیفه دارد، و هر كس شامل این احادیث هست، دو وظیفه، آن كه انجام نمی دهد، وظیفه امر به معروف و نهی از منكر و از بین بردن زمینه ها و آن كه این امور را انجام می دهد، علاوه بر وظیفه مذكور، ابتدا خودسازی و ترك این موارد، بر او لازم است.
خواهرم، برادرم، تا فرصت باقی است، خود را از شمولیت فرمایش حجّت خدا خارج كن، میزان علی است، سرپرست مهدی، شاهد و حاكم یوم تبلی السرائر و روز حساب خداوند، ودود است و قهّار و منتقم به هوش باش و برخیز فردا خیلی دیر است. چون سحر نزدیك است.
هدیه به گل زهرا سلام الله علیه:
خودآزمایی و حسابرسی از خودمان در میزان آمادگی در زمینه سازی ظهور گل زهرا پاسخگویی با حضور خدا و امام زمان عجّ الله تعالی فرجه و فطرت و وجدان خود:
۱. كدامیك از واجبات و محرّمات و عقاید و احكام درآمد مشروع و... را به همسر و فرزندانت و... یاد داده و خودت و به آنها عمل كرده و می كنید؟
۲. برای احیاء دین خدا و اجرای دستورات خدا در خود و دیگران، كدام دستورات را عمل كرده ای؟
↑صفحه ۹۸↑
۳. در تشخیص حقّ از ناحقّ، رضایت و دستورات خدا را در نظر می گیری، یا مصلحت و رضایت و خواست خود و دیگران و یا كثریت؟
۴. تاكنون چند بار برای گفتن حق، مطابق با دستورات خدا در قرآن، طرفداری از حق و مظلوم و یا طرفداری از دین، گرفتار شدی و باز از حقّ حمایت كردی؟ آیا در طرفداری از حقّ نیتت رضایت خدا بود یا رسیدن به پست و مقام و... دنیا؟
۵. صادقانه مشخص كن چقدر، تا كجا حكومت عدل را تحمّل می كنی؟
۶. تاكنون كدامین واجبات را خود انجام نداده ای، ولی انجام ندادن آن را بر دیگران ایراد گرفته و مذمّت كرده ای؟
۷. آیا ظاهر و باطنت یكی است یا پیش دیگران طوری و در خلوت و نیت طوری دیگر بوده و ظاهر و باطنت فاصله دارد؟ این فاصله چقدر است؟ می خواهی چه كنی تا این فاصله از بین برود؟ تا كنون چند بار توبه كرده ای؟
۸. تاكنون چند قار در آمدت را با علماء و فقهاء، در یقین به درآمد مشروع و لقمه حلال، بررسی كرده و درآمد و اموالت را از حرام پاك كرده ای؟
۹. آیا خمس درآمدت را هر سال با فقهاء حساب كرده و
↑صفحه ۹۹↑
می دهی؟ می دانی ندادن سهم خمس یعنی سرقت از اموال امام زمان (عجّل الله فرجه)؟
۱۰. در زمینه سازی ظهور یا مانع ظهور چه نقشی داری؟ چرا؟
۱۱. حقّ را چگونه تشخیص می دهی؟ آیا به ان تتقوالله یجعل لكم فرقانا رسیده ای؟ در هر صورت چرا؟
۱۲. آیا به ندای هل من ناصر ینصرنی حسینزمان جواب داده ای؟
چگونه؟
۱۳. آیا هر روز كارنامه ات را، قبل از اینكه دوشنبه ها و جمعه ها، به پیشگاه ولی عصر (عجّل الله فرجه) بدهند، از حرام و گناه و عدم انجام وظایف و... پاك می كنید؟ آیا از گناه لذّت می بری؟
۱۴. همه اسحله ها را برای جلوگیری از تجاوز دیگران به خومان می سازیم چه اسلحه ای برای جلوگیری از تجاوز خودت به حقوق دیگران ساخته ای؟ چه ظلم هایی به دیگران كرده ای؟
۱۵. تحصی علم برای برتری جویی و تفاخر بر دیگران و عیب جویی از دیگران و... بوده یا فقط برای خدا درس خواندی تا به دین خدا و مردم خدمت كنی؟
۱۶ برای تحقّق حكومت عدل ولی خدا چه كرده ای و چه می خواهی بكنی؟ چگونه؟ خودت عادل هستی؟
۱۷. چقدر در یادگیری و یافتن دستورات خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و برای
↑صفحه ۱۰۰↑
عمل به آنها تلاش كرده ای؟
۱۸. با بیت المال و سهم خمس كه در اختیارات بوده چه كردی؟
آیا آنها را در ملكیت خود حساب كرده و هرچه خواستی كردی؟
۱۹. تاكنون چند نفر را برای خدا، برای یاری و تبلیغ دین خدا و یاری حجّت خدا، تربیت و یا حمایت عملی (مادی و اعتباری و...)
كرده ای؟ نیت چه بوده است رضایت خدا و ائمه (علیهم السلام) یا رسیدن به دنیا؟
۲۰. آیا تاكنون حق النّاس را جبران كرده ای؟ (بدهی- غیبت، سوءظن، تهمت، ظلم و حقّ كشی، افتراء، سخن چینی، آبروریزی و...) تاكنون چند بار دروغ گفته ای؟ آیا توبه كرده ای؟ تاكنون چند تا دل را به ظلم سوزانده ای و لذت برده ای؟ آیا جبران كرده ای؟
۲۱. اگر حجّت خدا الان ظهور كند، در حیطه مسئولیتت، می توانی با سرافرازی، هر چه در اخیتارت هست، بدون نگرانی از بازخواست و بررسی و حسابرسی، تحویل حضرت دهی؟ آیا همه چیز مطابق با دستور خدا و شرع هست؟
۲۲. اگر حجّت خدا الان ظهور كند، هر پستی داری، تو را ابقاء خواهد كرد یا...؟ در هر صورت چرا؟ چه كردی؟
۲۳ اگر الان حجّت خدا روبروی تو قرار گیرد توان سربلند كردن و افتخار به اعمال خودت را داری؟ نتیجه امتحان صبح ظهور و یوم
↑صفحه ۱۰۱↑
تبلی السرائر از اعلام خواه شد، هنوز فرصت كمی برای تقویت خوبی ها و اصلاح باقی هست و منتظران منظر تو هستند.
با استعانت از گل زهرا برخیز و به سوی جهاد اكبر هجرت كن تا گل زهرا را در كنار خود دریابی.
با هجرت یار او باش تا یاریت كند. حسین زمان منتظر توست.
معنی عشق در باور یاوران مهدی (عجّل الله فرجه):
عشق یعنی اسم خدا در مظهر خلق خدا
عشق یعنی ملجأ خلق خدا از جور و ظلم
عشق یعنی انتظار مهدی و زهرا علی
عشق یعنی منتظر، در یاری خلق خدا بر روز ظهور
عشق یعنی دادگاه عدل خدا، در شب و روز خلق خدا
عشق یعنی سر از پا نشناختن در رضای معشوق خدا
عشق یعنی سردادگی قبل از دلدادگی
عشق یعنی منتظر در یاری یوسف زهرا در ظهور
عشق یعنی شمشیر علی بر زبان و دست یار علی
عشق یعنی عدل علی، عدل یعنی شیعه، شیعه یعنی عدل
عشق یعنی ایستادگی در ظلم و ستم، با هر چه هست
عشق یعنی جان باختن در راه عدل علی با مال و آبرو
عشق یعنی دست شستن از هر چه هست
عشق یعنی دست دعا برداشتن، با مشق شب از زهرای علی
عشق یعنی كربلا در روز و شب یار علی
عشق یعنی زینب دلسوخته در راه ولا، و حقّ علی
عشق یعنی انتظار، انتظار یعنی یاری یوسف زهرا با جان و دل
عشق یعنی گوش به فرمان بر دل و سر از پا نشناختن
عشق یعنی گم شدن، بعد پیدا شدن در دفع ظلم و جور، از یاری علی
عشق یعنی نیام از بركشیدن، در یاری مظلوم زدست ظالم وجور ظلوم
↑صفحه ۱۰۳↑
عشق یعنی دلباختن، سردادن، آبرو باختن
عشق یعنی دیده ها بازو كمین در دشت یار
عشق یعنی راندن ابلیس از دشت یار
عشق یعنی مدّعای بی ادّعا
عشق یعنی آنچه او خواهد، بخواهم
عشق یعنی آنچه او بیند، ببینم
عشق یعنی آنچه در اوست، در خود بریزم
عشق یعنی فانی در روح او
عشق یعنی جانشینی در زمین با اذن علی
عشق یعنی زاهد شب، شیر پگاه
عشق یعنی كیسه بر دوشان شب در محرومیت خلق خدا
عشق یعنی علی و زهرا و مهدی و آل علی
عشق یعنی حبّ علی وآل علی درعمل، نه كه درقال وفغان وداد وفریاد برون
عشق یعنی دیدار علی در رضای مهدی زهرا و علی
عشق یعنی دیدار با یاس كبود
عشق یعنی سر دادن در ره فرمان او
عاشق یعنی شیعه و پیرو، در راه علی
عاشق یعنی من، من یعنی او
پس بیا با هم شویم تا او شویم
خانه دل را از غیر او پاكش كنیم
نامحرمان را ز خود مأیوس كنیم
↑صفحه ۱۰۴↑
حریم یار را گلباران كنیم
چون كه ضیف من خالق عالم، زهرا هست و علی و مهدی زهرا در درون
چون كه ضیف آمد، عشق ویرانم كند
چون ویرانم كند، آبادم كند، تا زعشق او مسرورم كند
چون مسرورم كند، فوز عظیم آید به من
چون فوز عظیم آید به من، جملگی از احمد و ال علی و زهرا و مهدی پیشوازم كنند
چون پیشوازم كنند، ببینم آن شادی و جشن روز ظهور، همچون ولادت
پس مهدیا، دست مرا برگیر تا روز ظهور، تا جرعه نوشم از دست طهور
چون جرعه نوشم از دست یار، هر چه گویم كن، فیكون در هر زمان
پس شوم شمشیر علی در محضرش، بانگ عدل و عدالت گستر رزم آورش
پس مهدیا، دست مرا برگیر تا روز ظهور، تا كه بر چینم بساط ظلم و جور
تا كه خورشیدم در آید، پركند دنیا ز عدل و علم و فوز
تا كه هر چه گوید آن كنم، تا شوم یار علی زهرا و مهدی و ال علی
۲۰/ ۶/ ۸۵
مصادف با ۱۷ شعبان المعظم
سروده منصوره وطنی
والسلام علی من اتبع الهدی
↑صفحه ۱۰۵↑
۱- عدم سازگاری اسلام و ایده جامعه مدنی
۲- حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع چاپ دوّم
۳- حقوق و تكالیف زوجین و مقایسه تطبیقی با متون مذهبی
۴- حقوق و وظایف زن و شوهر
۵- نقش تربیتی والدین و رسانه های گروهی در الگوپذیری نوجوانان و جوانان
۶- مجموعه داستان های واقعی چاپ دوّم
۷- علل ظهور امام زمان (عجّل الله فرجه) در قرآن و روایات (كتاب حاضر)
۸- VCD سلسله مباحث علل ظهور امام زمان (عجّل الله فرجه).
مركز پخش: ۰۹۱۹۱۴۷۲۳۰۵
↑صفحه ۱۰۶↑